صدای طبیعی
صداهای طبیعی هر صدایی است که توسط ارگانیسم های غیر انسانی و منابع طبیعی و غیر بیولوژیکی درفضای صوتی معمولی تولید میشود . این مقولهای است که جا برای بحث برای تعریفش باز است. صداهای طبیعی فضایی آکوستیک ایجاد میکنند. پیشینه تاریخی صداهای طبیعی با ضبط یک پرنده منفرد، توسط لودویگ کوچ، در اوایل سال 1889 آغاز شده است. تلاشهای کوچ در اواخر قرن 19 و اوایل قرن بیستم صحنهای برای ضبط صدا جهانی است.
صداهای حیرت انگیزی که هر روز می شنویم
صدای پرنده فاخته، صدای آبشار، جنجال پرندگان، افتادن قطرات باران روی برگ ها، صدای نسیم بین درختان، صدای زنگ ها در یک اجتماع مذهبی، صدای بازی کردن حیوانات خانگی، صدای بازی کردن کودکان
طبیعت نه تنها روح متمدن ما را تسکین می دهد ، بلکه حکایت هایی از زندگی سازندگان آنها را نشان می دهد.
از بین صداهای طبیعی که هرروزه می توانیم بشنویم صداهای زیر به گفته ی گوگل بر مبنای بیشترین جستجو
محبوبترینها هستند:
صدای حیوانات: مانند ندای نهنگها و دلفینها، غرش شیرها، صدای گربه ها، صدای اقیانوس، صدای پرندهها، صدای باران، صدای رعد و برق، صدای باد، صدای آبشار،صدای جنگل بارانی، صدای آتش، صدای رودخانه و …
گوش انسان و صداها
این مطلب حقیقت دارد که ما انسانها تمایلی به دیدن جنگل به خاطر درختان نداریم. درست است که ما نمیتوانیم با دیدن جنگل صدای آن را بشنویم، اما زمانی که اجازه میدهیم چشمانمان وقتی که صداهای طبیعت هستند، ما را راهنمایی کنند به اطلاعات بیشتری راجع به اطراف پیمیبریم. در جنگل حتی یک سکوت ناگهانی نیز قصهای میگوید و ممکن است صحنهی شکاری باشد.
ما صداهای طبیعی را میشنویم، اما پرش و سرو صداهای ثابت در محیط روزانه باعث شده که ما در طول روز با صداهای زیادی مواجه شویم؛ بنابراین صداهایی را که میشنویم تنظیم کنیم و در واقع ما در حال انجام یک فرآیند “ناشنوایی آموخته شده” هستیم. به همین دلیل برای کسانی که در مناطق شهری زنگی میکنند اگه سالانه به طبیعت(مناظق بیابانی جنگل و…) بروند، صدای طبیعت را به سختی میشنوند. این مطلب توسط کورت فریستروپ دانشمند خدمات پارک ملی به نشست انجمن پیشرفتهای علوم آمریکا (AAAS) در سن خوزه کالیفرنیا (San Jose)ارسال شده است. به گفته کورت فریستروپ این ناشنوایی آموخته شده یک مسئله واقعی است. ما خودمان را شرطی میکنیم تا از اطلاعاتی که در گوشمان میآید چشم پوشی کنیم. این هدیهای است که ما با آن متولد شدهایم تا چیزهایی که صدها متر دورتر هستند را بشنویم. همهی صداهای شگفت انگیز در خطر فراموشی نسلی هستند. خطر واقعی وجود دارد که باعث از دست دادن
1)حدت شنوایی، جایی که ما تا مدت طولانی در معرض سر و صدا هستیم و گوش دادن را متوقف میکنیم
2) عادت شنیدن، جایی که توانایی تعامل با محیط را به روشی که ساخته شدهایم از دست میدهیم، میشود. بالا بردن سطح صدای پس زمینه، همان تأثیر را روی شنوایی شما ایجاد می کند، که مه روی دید شما ایجاد میکند.
صداهای روزمرهای که شنوایی را در خطر قرار می دهند
بوق اتوموبیل، رعد، کنسرت، هشدار، مترو، ترافیک، دستگاه پخش(player)، سشوار و…
1. ژئوفونی، یا منابع غیر بیولوژیکی، صدایی که در یک زیستگاه وحشی رخ میدهند( به عنوان مثال باد در درختان، آب در جریان، موج در اقیانوس).
2. بیوفونی، صدای جمعی که همه موجودات تولید کننده سیگنال در یک زیستگاه یا بیوم خاص تولید میکنند.
3. انسان شناسی یا اصوات( “سر و صدای” ما انسانها آن را تولید میکنیم). بیشتر اینها ناسازگار یا آشوب آور هستند که توسط فن آوریهای ما تولید میشوند.
طبیعت از قبل آرام تر است
زمان بعدی که در طبیعت هستید، متوقف شوید، چشمان خود را ببندید و گوش دهید. این همان کاری است که برنی کراوز(Bernie Krause) در سال 1969 و همکارانش موسیقی پاول بیور اولین آلبوم را تولید کردند که دارای مناظر طبیعی است. این آلبوم همچنین اولین آلبومی بود که با صدای چهارگوش و صدای فراگیر رمزگذاری شده و یا صدایی که حسی را ایجاد میکند که از گوشه و کنار شنونده در میآید.کراوز از سال 1968 صدا و سیمای مناطق وحشی ما ، چه در زمین و چه در دریا را ضبط کرده است. وی یک بایگانی بین المللی با بیش از 5000 ساعت ضبط زیستگاه ایجاد کرده است، که شامل حداقل 15000 موجودات شناسایی شده است. برخی کتابخانه وی را یک گنجینه ملی میدانند .متأسفانه، افزایش تداخلات انسان، صداهای طبیعی را خفه میکند، از آهنگهای پرنده گرفته تا گرگها، رد پای حشرات و بسیاری از صداهای اکوسیستم، که او آن را بیوفونی مینامد. بازی برای همیشه متوقف شده است. بهتر است همه ما قبل از اینکه دیر شود سمفونی کامل دنیای طبیعی را بشنویم.
هنر گوش دادن
به احتمال زیاد شما نمیتوانید صدای حیات وحش و طبیعت را بشنوید مگر این که از تمام کارهای خود صرف نظر کنید و در سکوت بنشینید. همه اینها باید پیش برود، آرام و ساکت ماندن. در واقع توجه به طبیعت شنیدنی، یک تجربه گوش دادن به هوا است. اما این کاری نیست که به راحتی بهدست آوریم و اینجا سخت ترین قسمت است. نمیشود چند لحظه متوقف شد به صدای طبیعت گوش داد و دوباره به حرکت ادامه داد. شما باید زمانی را برای پردازش اختصاص دهید، زمانی برای شما و طبیعت انسانی شما، برای آرامش، زمانی برای موجودات اطراف شما و برای بهبود یافتن صداهای نابههنجاری که به شما می رسد.
دفعه بعد که در خارج از منزل هستید این کار را امتحان کنید: به کنار درختی بروید و بنشینید. حال استراحت کنید و به شنیدن و یا تماشای چیزی توجه نکنید. نفسهای آسان و عمیق بکشید. به طور کامل روی تنفس خود و داخل شدن آن متمرکز شوید. اجازه ندهید بیقراری یا افکار و یا سایر امور به آگاهی شما بازگردد. این تکنیک ممکن است چند دقیقه طول بکشد (و یا چندین بار تلاش) اما سرانجام آن صدای داخلی شما آرام خواهد شد و حیات وحش شما را در برمیگیرد.
اما صداها چگونه و از چه راههایی روی ما تاثیر میگذارند؟
1. از نظر فیزیولوژیکی
اولین مورد از نظر فیزیولوژیکی است. صدا روی بدن ما تأثیر میگذارد. 70 در صد بدن از آب تشکیل شده است. صدا به خوبی در آب حرکت میکند، بنابراین ما هادی های بسیار خوبی برای صدا هستیم. بنابرای جای تعجب نیست که صدا تأثیر قدرتمندی روی ما بگذارد. شنیدن، حس هشدار اصلی ماست، دقیقاً مانند هر حیوان روی کره زمین. بنابراین صدای ناگهانی فرآیندی را در شما آغاز و کورتیزول را آزاد میکند، ضربان قلب شما را افزایش میدهد، تنفس شما را تغییر میدهد. دلیل این امر این است که ما در طی صدها هزار سال برنامه ریزی شدهایم تا فرض کنیم هر صدای ناگهانی یا غیر قابل توضیح یک تهدید محسوب می شود و بدن ما برای جنگیدن یا فرار آماده میشود. این امر برایمان بسیار اتفاق میافتد. حتی اگر بدانیم آن صدای ناگهانی برایمان خطرناک نیست، با این وجود ما را به آن وضعیت افزایش ضربان قلب و…میبرد. به هر حال، اگر برای بیدار شدن از خواب یک آلارم با صدای ناگهانی گذاشتهاید آن را عوض کنید چون برایتان خوب نیست.
2. از نظر روانشناختی
راه دومی که صدا روی ما تأثیر می گذارد از نظر روانی است. صدا احساسات و حالات ما را تغییر میدهد. موسیقی این کار را به وضوح نشان میدهد، البته مطمئنا فکر کردن به یک موسیقی یا آهنگی خاص نیز می تواند باعث حس شادی در ما شود. بنابراین موسیقی روحیه ما را تغییر میدهد. با این حال، موسیقی تنها صدایی نیست که چنین کاری را انجام میدهد. در طبیعت صداهای زیادی وجود دارد. به عنوان مثال، آهنگ پرندگان باعث میشود احساس آرامش و اطمینان کنیم، زیرا بیش از صدها هزار سال یاد گرفتهایم که وقتی پرندگان آواز می خوانند، ما معمولاً بسیار ایمن هستیم. صدا میتواند بر وضعیت عاطفی ما تأثیر بگذارد.
3. از نظر شناختی
صدا از نظر شناختی نیز روی ما تأثیر میگذارد. میزان خوب و بد کار کردن افراد به میزان صدای اطرافشان بستگی دارد. اطرافیان شما ممکن است به شما بگویند که کارهای خانه خود را با پخش موسیقی با صدای بلند خیلی بهتر انجام میدهید. متاسفانه این اشتباه است. موسیقی با صدای بلند احتمالاً از پهنای باند صوتی بحرانی برخوردار است افراد قادر نیستند صدای داخلی را به خوبی بشنوند. حواس پرت ترین صداها، صدای انسان است. اگر شخصی در کنار ما صحبت کند، مسدود کردن آن صدا برایمان بسیار دشوار است. انسانها هیچ مدل گوشی برای منحرف کردن مکالمات ندارند بنابراین صحبت کردن در کنار فرد به شدت مانع از بهرهوری آن میشود.
4. از نظر رفتاری
راه نهایی که صدا میتواند بر روی ما تأثیر بگذارد، رفتاری است. ما تمایل داریم تا جایی که میتوانیم از صدای ناخوشایند فاصله بگیریم و به سمت صداهای دلپذیر برویم. صدا میتواند باعث استرس و یا یک رفتار منفی شود. اگر در یک محیط پر سروصدا قرار بگیریم، باعث میشود کمتر از قبل اجتماعی، مفید و قابل دسترس باشیم.
نتیجه:
بنابراین صداها با چهار روش قدرتمند روی ما تاثیر میگذارند و آن چهار راه تمام وقت در حال اجرا هستند. دانستن این امر از این لحاظ حائز اهمیت است که اگر شروع به گوش دادن آگاهانه به صدای اطراف خود کنیم، میتوانیم محیط اطرافمان را خودمان طراحی کنیم تا این چهار روش و این اثرات علیه ما عمل نکنند.