لغت نامه دوبله

ناصر طهماسب

منبع: ماهنامه سینمایی فیلم- شماره 145

عباس بابویهی، فارغ التحصیل دانشکده هنرهای دراماتیک است و پایان نامه تحصیلی اش «صدا و بیان در سینما» عنوان دارد. ما فقط چند تکه کوچک و مستقل را از کتاب آن انتخاب، و تنظیم کردیم. بجز اصطلاحات جهانی دوبله، طی سالها در دوبله ایران چند اصطلاح خاص ایرانی نیز شکل گرفته و رایج شده است. در این مطلب درباره ی «اصطلاحات دوبله» و دیگر نکاتی درباره حفظ سلامت گویندگان برای علاقه مندان به دوبله و نریشن، اشاره خواهیم کرد.


رل اول: گوینده نقشهای اول.

رل دوم: گوینده نقشهای دوم.

مردی گو: مردان گوینده ای که به جای بازیگران مردی که نقشهای بسیار کوتاه و گذرا دارند، حرف میزنند – در حد یکی در جمله در هر فیلم. همردیف سیاهی لشگر.

بچه گو: گوینده نقش بچه ها.

زنی گو: با همان توضیح بالا، برای زنان گوینده.

پس گردنی: دیالوگهای اضافی که وقتی بازیگر پشت به دوربین می کند و لبهایش در تصویر دیده نمی شود، گوینده می گوید. پس کله ای» هم گفته میشود. )

شلوغ کاری: سروصدای عده ای گوینده و مردی گر وزنی گور برای القای شلوغی و ازدحام. «شلوغی دادن» هم می گویند.

همهمه دادن: ایجاد سروصدای همهمه، طوری که کلمه ای قابل تشخص نباشد. در حالی که در شلوغ کاری، ممکن است یکی دو کلمه، به طور واضح شنیده شود.

صحنه : منظور، صحنه های ممنوعه سکسی و خشن – عمدتا امورد اول – است. در مورد چنین فیلمهایی می گویند صحنه دارد. این اصطلاح در بین سایر صنفهای سینمایی نیز رواج دارد.

تلویزیونی کار: گویندگان و مدیران دوبلاژی که بیشتر فیلم و سریال تلویزیونی کار می کنند. و سینمایی کارا کسانی که بیشتر در دوبله فیلمهای سینمایی کار می کنند و ایرانی کار کسانی که بیشتر فیلم ایرانی دوبله می کنند.

فرنگی کار: فعالان دوبله فیلم خارجی و کمدی کار کی که تخصص و مهارت در دوبله و تیپ سازی برای فیلمهای کمدی دارد.

نویسنده: به کسانی گفته می شود که متن دیالوگهای هر نفر را روی کاغذهای جداگانه می نویسند تا گویندگان، از روی آنها بخوانند. این عده که وظیفه اطلاع دادن به گویندگان و فراخواندن آنها برای کار و هماهنگی بین آنها را نیز به عهده دارند ( «خبر کن») در حکم دستیار مدیر دوبلاژ هستند.

«بالا» و «پایین»: منظور استودیوهای دوبلاژ تلویزیون (که بالای شهر است) و استودیوهای دیگر (در پایین شهر) است.

رل گویی: گویندگی در نقشهای طولانی و اصلی فیلم.

تکه بندی: تقسیم مجموعه دیالوگهای هر شخصیت از فیلم، نوشتن آنها را روی کاغذهای جداگانه و علامت گذاری تقسیمهای انجام شده، با توجه به حجم قابل صدابرداری بی وقفه در هر نوبت.

سینک زدن: ایرانی شده اصطلاح Synchronization به معنای هماهنگ کردن متن دیالوگها با طول مدتی که هر دیالوگ توسط بازیگر گفته شده، و انتخاب کلمات و جمله های مناسب برای این هماهنگی و همزمانی.

آنگاژه کردن (یا آنگاژه شدن): از از engage و engagement می آید که هم در انگلیسی و هم در فرانسه (آنگاژه و آنگاژمان) به یک معنا – «اشتغال، تعهد، التزام، و استخدام» – وجود دارد. اصطلاح ایرانی گرفته شده از این کلمه در دوبله، به معنای متعهد کردن (یا متعهد شدن) یک گوینده با مدیر دوبلاژ از طریق قرارداد، برای کار با یک استودیو به کار می رود.

صدای بلندگویی و صدای تلفنی: تولید این گونه صداها، معمولا با دستگاه انجام می شود. اما گاهی با صحبت کردن درون لیوان و یا ترفندهای دیگر نیز این صداها را ایجاد می کردند. و افکت دادن عمل ایجاد صداهای زمینه و افکتهای صوتی همراه با گفتار گویندگان. این کار در زمانی انجام می شد که نوار دیالوگ فیلمهای جداگانه همراه فیلمها نمی آمد. به کسانی که این کار را انجام میدادند، (افکت ده) می گفتند.

رولب گفتن: گفتن جمله، به طوری که با آغاز و انتهای لب زدن بازیگر، هماهنگ باشد، نه اینکه لزوما تمام کلمات الیپ سینگ شود.

زیاد آوردن: وقتی که لب زدن بازیگر تمام شده باشد، اما جمله گوینده ادامه داشته باشد و در واقع گوینده از جمله بازیگر زیاد بیاورد.

کم آوردن: بر عکس مورد بالا. .لوب رفتن لوب کردن یک تکه از فیلم. قراردادن تکه ای از فیلم در آپارات، به طوری که دایره وار بگردد و صحنه ای، مدام برای تمرین تکرار شود.

خبری گو: به گویندگان گفتار متن فیلمهای خبری و گزارش و مستند گفته میشود که به گویندگی فیلمهای سینمایی روی آورده باشند.

پر کردن نقش: گاهی بازیگری قوی هیکل در فیلم بازی می کند و گوینده باید صدایش را بم تر کند (اگر صدای خودش کاملا مناسب آن نقش نباشد) تا باورپذیر باشد و به اصطلاح نقش را پر کند.

پر کردن دهان: هنگامی که گوینده براساس حالت لب و دهان بازیگر، و حرکت آن، ارتفاع و حالت صدا و ابعاد صوتی اش را تنظیم می کند.

مالاندن کلمات: غیرواضح ادا کردن برخی از حروف، به طور عمدی.

شیمیل گو: کسی که برخی از حروف را خودبخود، و بی اراده، در گفتارش ناواضح می کند. برخی اصوات اضافی در زیر و لابلای کلمات این دسته شنیده می شود. به گویندگانش شیمیل می گویند. )

سین شین زدن: وقتی که کشش و فشار بیش از حد روی حروف س و «ش»، به طور غیر ارادی باعث دگرگون شدن کلمه می شود و عقربه دستگاه ضبط نیز این را نشان می دهد. به ادا شدن «س» با صدایی بین سین و شین نیز، همین را می گویند.

نقش را گرفتن: نگاه و توجه به فضای عمومی فیلم و بستر فرهنگی که قصه و حوادث فيلم رخ می دهد، همچنین تحلیل شخصیت نقش و در نظر گرفتن حرکتها و رفتار و حالتهای او برای هر چه نزدیکتر شدن به آن، بخصوص توجه به حالت چهره بازیگر در نمای درشت. «نقش را گرفتن»، کوششی است که گوینده برای موفقیت هر چه بیشتر در کارش، انجام میدهد.

صدای مثبت و منفی: صداهای مناسب برای نقشهای مثبت یا منفی. «صدای تلخ و شیرین» هم گفته میشود.

ترجمه سینک: هنگامی که مترجم، بر اثر تجربه و مهارتش، متن را طوری می نویسد که مدیر دوبلاژ زحمت زیادی برای تغییر آن جهت سینک کردن ندارد، می گویند این ترجمه، سینک است.

اشتراک گذاری این مطلب

مطالب مرتبط

امتیاز دهی به این مطلب