دوبله چهرۀ ما را مسخ می کند

مریم هاشمی

منبع: ماهنامه سینمایی فیلم- شماره 145

رضا براهنی

درباره تأثیر دوبله بر شیوه عمومی سخن گفتن، به سراغ زبان شناسان رفتیم، اما هر کدام از آنها مشکلی داشتند و سرانجام نتوانستیم مطلبی تازه در این زمینه برای پرونده دوبله تهیه کنیم. آنچه می خوانید، نوشته ای ست که بیش از بیست سال پیش نوشته شده و از زاویه ای دیگر به این موضوع پرداخته و هنوز هم تازه و با اهمیت است.

 

منبع مقاله: اطلاعات، دوم خرداد ۵۱ نقل از کتاب «تاریخ مذکر»، چاپ اول، ۱۳۶۳

دوبلاژ فیلم لب و دهن و حرکات ما را کج و موج می کند. چگونه؟ به این صورت که هر زبان با حرکات خاص لب و دهن سازگار است. حرکات لب و دهن یک انگلیسی زبان و حرکات لب و دهن یک فرانسوی با حرکات لب و دهن یک فارسی زبان ایرانی یکی نیت و حرکات لب و دهن ما نیز حرکات لب و دهن آنان نیست. یعنی بین زبان گفتار و وسائل گفتار آن زبان، آهنگ و وزن خاصی ایجاد می شود که این آهنگ و وزن با آهنگ و وزن زبانهای دیگر فرق می کند. و علاوه بر این حرکات صوتی یک زبان با حرکات وسائل صورت یعنی چشم و ابرو و پیشانی و لب و لب و گردن کسی که آن زبان را بصورت بومی تکلم می کند، ارتباطی بسیار متناسب دارد که با حرکات و رسائل صورت گویندگان سایر زبانها ندارد. این امر بدیهی است و من نمی خواهم بیش از این بر روی این تناسب روانی حاکم بر حرکات صوت و حرکات صورت تکیه بکنم. ولی موقعی که می گویم دوبلاژ نیلم لب و دهن و حرکات ما را کج و معوج می کند، می خواهم به نکته ای اشاره کنم که مستقیما با حرکات ما سروکار دارد.

این را هم بگویم که کاری به کار دوبلورها ندارم، چرا که بسیاری از آنها بهترین صداهای ما را در اختیار دارند و اغلب صداهایی که ما موقع دیدن یک فیلم دوبله شده می شنویم بسیار گوشنواز، قوی، رسا و در ادای مطلب بسیار توانا هستند و ظالمانه خواهد بود اگر در قدرت و رسائی و آهنگ این صداها تردیدی به دل راه دهیم. و در این تردیدی نیست که دوبلاژ فیلم در این چند سال اخیر بسیار پیشرفت کرده است و تصور نمی کنم که از کشورهای شرق کشوری توانسته باشد قدرتی همان قدرت ما در دوبلاژ فیلم نشان داده باشد. براستی ما از این نظر پیشرفت کرده ایم و در بسیاری موارد کوچکترین ناشیگری، دستپاچگی و بیحوصلگی در امر دوبلاژ نمی بینیم، و گرچه در دوبلاژ فیلم هیچگونه خلانیتی صورت نمی گیرد و یک دوبلور را نمی توان به معنای واقعی هنرمند بشمار آورد، ولی در این نیز تردیدی نیست که دوبلورهای ما تا حدودی هنر بخرج میدهند و طوری بموقع حرف می زنند و بموقع سایه روشن صدا را به رخ می کشند و بموقع سکوت می کند که بیننده اصلا و ابدا متوجه نمی شود که فیلم اصلی قبلا به چه زبان دیگر بوده که بعد به فارسی برگردانده شده است.

و با وجود این، دوبلاژ فیلم لب و دهن و حرکات ما را کج و معوج می کند، چگونه؟ این فقط زبان فارسی نیست که فارسی است بلکه حرکات صورت کسی که فارسی برایش بومی است، نیز تا حدودی فارسی است. به این معنا که حرکات صورت هر کسی به زبان او عادت کرده است و موقعی که او عصبانی میشود و با خشم حرف می زند، خشم کلام او در صورتش هم منعکس می شود و موقعی که با لطف و محبت حرف می زند، حرکات او هم لطف و محبت زبان او را بعاریه می گیرد. یعنی زبان حرکات و زبان گفتار با هم حرکت می کنند و در هم ممزوج می شوند و با هم در ما اثری بد یا خوب، اثری از خشم و نفرت و یا محبت ایجاد می کنند.

حالا فرض کنید که یک آمریکایی در یک فیلم وسترن سخت عصبانی است و مرتب رنگ به رنگ میشود و زهر چشم خود را در حرکات صورتش مجسم می کند، ولی زبانی که ما می شنویم زبان فارسی است که دائم کش و قوس می رود، تاب برمی دارد و دشنام می دهد و آخرسر فروکش می کند. بیننده فیلم تصویر خاصی از خشم زبانی فارسی زبانان دارد و این زبان را هم می شنود، ولی در عین حال تصویر خاصی از خشم فارسی زبانان هم دارد که دیگر آن را در فیلم نمی بیند، بلکه یک نفر را در نوعی از خشمهای انسانی می بیند، و می بیند که این شخص فارسی حرف می زند، و چون فیلم جالب است، بیننده آن عملا فراموش میکند که این زبان، زبان مرد خشمگین نیست و متعلق به مردی دیگر است که همزبان خود بیننده است، و چون سینما هنری بسیار مسری است، مخصوصا اگر ازبان آن بهترین شکل زبان بومی خود انسان هم باشد، بیننده بصورتی ناخودآگاه چنان در فیلم غرق می شود که احساس می کند دوبلاژی صورت نگرفته است و این طبیعی است که انسان در زبان فارسی همان حرکات لب و دهن صورت و چشم و ابرو و گردن را داشته باشد. بدین ترتیب بیننده فیلم عملا فراموش می کند که ایرانی است و حرکاتی از نوع دیگر دارد که براساس روابط خاص او با محیطی خاص بوجود آمده است. او حرکات صورت خود را فراموش می کند. در بعضی موارد حتی نحوه راه رفتن، دویدن و نحوه برخورد شرقی و ایرانی خود را با مسائل مختلف فراموش می کند و حرکات صورت و حرکات غربیان و بویژه آمریکایان را که فیلمهاشان در ایران و البته در سراسر شرق نشان داده میشود، اقتباس می کند. نتیجه این است که اولا یک ایرانی و یا شرقی از طریق دوبلاژ فیلم، خود را از محیط بومی خود به محیطی بیگانه با حرکاتی بیگانه تبعید می کند – تنها به دلیل این که فیلم هنری است بسیار مری – و ثانیا بهترین صداهای موجود در زبان فارسی نه در خدمت حرکات ایرانی بلکه در خدمت حرکات غربیان و بویژه آمریکاییان در می آید و اگر میبینیم که به دور چهره های خود ما هاله ای از حرکات لب و دهن آمریکایی کشیده شده است و اگر میبینیم لب و دهن فارسی زبان بصورت لب و دهن انگلیسی زبانان و البته بیشتر آمریکایی زیانان،. حرکت می کند و هر کدام ما مثل یکی از ستاره های پیر و جوان آمریکایی خم به ابرو می آوریم و با چشمک میزنیم و یا دهن غنچه می کنیم، به این دلیل است که بهترین صداهای ما بیشتر در تلویزیون و در سینما در اختیار برگرداندن صدای ستاره های بیگانه قرار گرفته اند، و چون صداها خودی هستند و چهره ها بیگانه، و بیننده بی تقصیر است و از طریق صدای خودی ناخوداگاهانه چهره ها را هم خودی فرض می کند، پس ما بزودی حتی به حرکات سر و صورت و لب و دهن و هیکل خود آن بیگانه خواهیم شد. حتی دوبلاژ فیلم، یک هنر/صنعت درجه سه، ما را نسبت به خود بیگانه بار می آورد تا چه رسد به خود فیلمها که در بسیاری موارد عملا ما را به زمین ها و زیر آسمانهای بیگانگان تبعید می کند. یعنی اگر قبلا دوبلور یک فیلم، فیلم را میبیند و صدای آن را می شنود و نقشی از نقش های بازیگران را از نظر کلامی ایفا می کند، ما موقع دیدن فیلم زبان فارسی را می شنویم و فراموش می کنیم که حرکات بازیگر ربطی به زبان فارسی ندارد. به همین دلیل از طریق زبان فارسی در حرکات بازیگر غربی غرق می شویم و سعی می کنیم حرکات غربی را جانشین حرکات خود بکنیم. تلویزیون و سینما حرکات غربی را بزبان فارسی در همه جا تکثیر می کنند و دوبلورها و صداهای زیباشان، غیر مستقیم، مبلغ حرکات غربیان هستند. و ما چون تفریحی جز تلویزیون نداریم، از تمام اصالتهای حرکات خود چشم میپوشیم تا تفریح کرده باشیم. یعنی ما ادا در می آوریم و با بوق و کرنا، تشویق به ادا در آوردن می شویم. گویا شرقی اصیل را این روزها باید در موزه ها جست، اگر البته موزه ها را هنر غرب زده ما پیش از این اشغال نکرده باشد.

اشتراک گذاری این مطلب

مطالب مرتبط

امتیاز دهی به این مطلب