این روزها که تکنولوژی به صورت خیلی سریع و برق آسا در حال تغییر و تحوله، توی هر زمینه ای میشه از اون بهترین استفاده ممکن و کرد. و فضاِ صدا و تولیدات شنیداری هم از این قاعده مستثنی نیست.
بازاریابی صوتی یا Audio Marketing محیطی به شدت سرزنده و پویاست و این روزا به سرعت در حال تغییرو دگرگونیه است که از این تجربیات شنیداری میشه برای تبلیغ برندها، محصولات و خدمات استفاده کرد.
توی زمانه دیجیتال محور امروزی، که مصرف کننده ها هر ثانیه و هر روز با محتوای بصری احاطه شدند، بازاریابی صوتی یک مسیر منحصر به فرد و جذاب رو برای ارتباط با مخاطبان فراهم میکنه. ما توی این مقاله قصد داریم تا راهنمای جامع و دقیقی رو توی جنبه‌های مختلف بازاریابی صوتی، از استراتژی‌ها تا حوزه‌های کلیدی تر بررسی کنیم.
قبل از هرچیز احتیاج به یه تعریف مناسب از این فضا جذاب داریم و باید بگیم که در تعریف دقیق تر، بازاریابی صوتی شامل استفاده استراتژیک از صدا برای انتقال پیام و ایجاد هویت یک برند و کالا خاصه.
این ویژگی می تونه شاملِ طیف جامع تر و گسترده تری از فرمت های متفاوت بشه، مثل پادکست، موسیقی، صداگذاری، نام تجاری صوتی…….. اما هدف ازایجاد این محیط، یک تجربه شنیداری، خاطره انگیز و مهم تر از هر چیزدیگه، فراگیره که با ذهن مخاطب خودش طنین انداز بشه.
بارها شده توی تاکسی یا پشت فرمونِ ماشین خودمون نشستیم و به رادیو گوش میدیم، ما بین صحبتای مهم و سر بزنگاهِ گوینده ها، تبلیغایی پخش میشه که تلاش میکنه تا با تاثیرگذاری تو ذهن شنوده ها جا خوش کنه، پس میشه گفت تبلیغاتِ رادیویی نوعی تبلیغه که توی اون از رادیو به عنوانِ رسانه ای برای انتقال پیام ها و تبلیغات به مخاطبان استفاده میشه.هدف این تبلیغات پخش وایجادِ محتوای صوتی تو ایستگاه های رادیوییه، که مقصودِ اصلیش، دستیابی به جمعیتی خاص و رواج دادنِ محصولات، خدمات و ایده هاست.
انواع تبلیغات رادیویی:
حالا جالبه بدونید که همین تبلیغات رادیویی به دو شکل اصلی تقسیم بندی میشه:
-تبلیغات نقطه ای: تبلیغاتِ نقطه ای خیلی کوتاهن و توی زمانِ استراحتِ بین آهنگ ها یا برنامه ها پخش میشند.مدت زمانشونم بین چند ثانیه تا چند دقیقس.
– حمایت مالی: افرادیی که تبلیغ می کنند، میتونند از کل برنامه‌ها، بخش‌ها یا اتفاق ها، حمایت مالی کنند و برند خودشون رو با محتوای خاصِ برنامه ای که پخش میشه هماهنگ و مرتبط کنند.
چون هدفِ ایستگاه‌های رادیویی اینه که به جمعیت‌شناسی یا ژانرهای خاصی توجه کنند، پس متقابلا به تبلیغ‌کننده ها، این امکان رو میدند که پیام‌ها و تبلیغ های خودشون رو برای مخاطب خاصی هدف قرار بدند.مثلا یه محصولی که با ورزش ارتباط داره، در طول یک برنامه گفتگوی ورزشی تبلیغ بشه.
حالا مزایای تبلیغات رادیویی چیه:
– مقرون به صرفه: در مقایسه با سایر انواع تبلیغات، تبلیغات رادیویی ارزون تر و مقرون به صرفه تر و فردی که هم میخواد تبلیغات داشته باشه و هم هزینه زیادی رو متحمل نشه، از این شکل تبلیغ استفاده میکنه.
-دسترسی محلی و منطقه ای: ایستگاه های رادیویی اکثرا دارای تمرکز محلی یا منطقه ای هستند که همین ویژگی برای مشاغلی که مناطق جغرافیایی خاصی دارند مناسبه.
***ازاونجایی که مزایا و معایب عموما تنیده شده در همه، تبلیغای رادیویی یه سری چالش هم دارند:
– فقدان عنصر بصری: رادیو بر خلاف تلویزیون یا تبلیغات آنلاین، فاقدِ جزءِ بصریه و همین موضوع باعث میشه که تبلیغ‌کننده ها برای انتقال پیام، فقط و فقط به صدا تکیه کنند.
– توجه محدود: شنونده های رادیو ممکنه در حین گوش دادن به فعالیت های دیگه ای مشغول باشند، پس تبلیغ کننده ها باید توانایی سریعی در جلب توجه مخاطبین داشته باشند.
– اندازه گیری اثربخشی: اندازه گیری موفقیت تبلیغات رادیویی به تنهایی میتونه چالش برانگیز باشه. چون تبلیغ‌کننده ها اغلب به معیارهایی مانند افزایش ترافیک وب‌سایت، تماس‌های تلفنی، یا فروش برای سنجش اثربخشی اتکا دارند.
-خلاقیت در تولید: تبلیغات رادیویی موفق، عموما از قصه سرایی خلاقانه، طنز، یا آهنگ های به ماندگار استفاده می کنند تا تأثیر بیشتری بر روی ذهن شنوندگان بذاره.
بنابراین، تبلیغات رادیویی یک شکل پویا و صوتی محور از تبلیغه، که به کسب و کار افراد این اجازه رو میده، تا از طریق کلمات و صداهای گفتاری، با شنونده ها ارتباط برقرار کنه. این ویژگی، یه ابزار ارزشمند در جعبه ابزار تبلیغاتی به شمار میاد، خصوصا برای افراد که دنبال دستیابی به جمعیت شناسی محلی یا منطقه ای هستند.
تیزر صوتی چیست؟.
تیزر صوتی در رادیو، یه کلیپِ صوتیِ کوتاه و جذابه که برای پیش بینی و ایجاد علاقه در آیندهِ یه محصول طراحی و معرفی شده.در اصل این یه تاکتیک تبلیغاتی به حساب میاد که برای ترغیب و هیجانِ مخاطب استفاده میشه. و شنونده ها رو تشویق میکنه که بیشتر دنبالِ ارتباط و اطلاعات باشند. این تیزرها کاملا استراتژیک ساخته میشن تا به خوبی بتونند رغبت برای دونستن و حس کنجکاوی مخاطبین رو برانگیخته کنند.
تیزر صوتی یه سری هدف داره:
-مدت زمان کوتاه: تیزرهای صوتی باید کوتاه باشند و گرنه هدف خودشونو از دست میدن، پس نهایت مدت زمان استفاده شده باید بین چند ثانیه تا یه دقیقه باشه. سریع، تاثیرگذار و بدون ارائه اطلاعات زیاد.
– محتوای جذاب: محتوای تیزر صوتی باید دقت طراحی بشه تا جذاب باشه و جلب توجه کنه. مثلا استفاده از یه موسیقی قانع کننده، جلوه های صوتی و یک فیلمنامه جذاب، میتونه کمک کننده موثری به یه تیزر صوتی دلپذیر باشه.
-رمز و راز: تیزرها، اکثرا دربردارنده یک عنصر کُد دار و پر رمز و رازن و همیشه یه نگاه جامع و یه اشاره کوچیک به اون موردی که در راهه، می کنند، بدون اینکه جزئیات کامل رو لو بدن یا فاش کنند. همین اتفاق، شنونده ها رو به حدس و گمان تشویق می کنه و حس انتظارِ زیادی رو بینشون ایجاد می کنه.
-تکرار: برای تقویت پیام و آمادگی ذهنی افراد، ایستگاه‌های رادیویی ممکنه یه تیزری رو چند بار قبلِ از رویداد یا اطلاعیه پخش کنند. همین تکرار به ایجاد آگاهی و اطمینان به مخاطب کمک می کنه.
-زمان بندی استراتژیک: تیزرها عموما به شکل استراتژیک، برای به حداکثر رسوندن تأثیرشون، زمان بندی میشند. مثلا، ممکنه در دوره‌هایی که شنونده های بیشتری داره یا روزهای نزدیک به رویداد پخش بشند تا افراد یه شرایطی رو مثل شمارش معکوس احساس کنند.
-رویکرد چند کاناله: در کنار رادیو، تیزرها ممکنه توی کانال‌های دیگه ای مثلِ رسانه‌های اجتماعی، ایمیل یا وب‌سایت، به اشتراک گذاشته بشند، تا به مخاطبان بیشتری دست پیدا کنند و در عین حالم یک کمپین تبلیغاتی منسجم ایجاد کنند.
به طور کلی، هدف یک تیزر صوتی در رادیو، تاثیرگذاری بر روی مخاطبین، ایجاد هیجان و تعامل با محتواست..
برنامه تبلیغاتی:
برنامه تبلیغاتی در بازاریابی صوتی یه برنامه منسجم و استراتژیکه که برای تبلیغ محصولات و برندها به واسطه کانال های صوتی مختلف طراحی شده. این برنامه ها شاملِ پادکست، رادیو، پلتفرم های پخش موسیقی و سایر رسانه های شنیداریه. دو هدف اصلی برنامه تبلیغاتی در بازاریابی صوتی، دستیابی موثر و جذب مخاطب از راهِ محتوای صوتیِ جذابه. اما برنامه تبلیغاتی چند تا جزء کلیدی داره که شامل:
-شناسایی مخاطب:
درک و شناسایی مخاطب به تنظیم محتوا کمک می کنه تا با ترجیحات و رفتارهای آنها همخوانی داشته باشد.
– انتخاب پلتفرم:
باید مناسب ترین و بهترین بسترهای صوتی برای دستیابی به مخاطبان رو شناسایی کرد. این بسترها شاملِ پلتفرم‌های پادکست، خدمات پخش موسیقی، ایستگاه‌های رادیویی یا دستگاه‌های فعال‌کننده صوتی مثلِ بلندگوهای هوشمند میشند
-تولید محتوا:
محتوای صوتی باید جذاب و مرتبط با کمپین تبلیغاتی باشه. مثلِ ایجاد تبلیغات صوتی، بخش‌های حمایتی از پادکست، یا سایر قالب‌هایی که با پلتفرم‌های انتخابی همسو باشند.
اسکریپت و صداگذاری:
باید اسکریپت های قانع کننده ای ساخته بشه که درست و دقیق پیام های کلیدی کمپین تبلیغاتی رو منتقل کنه. استعدادهای صوتی با انتخابِ راویان مناسب کمک زیادی به این هدف میکنه.
– فرکانس و زمان:
فرکانس و زمان درست، برای پخش یا انتشار تبلیغات صوتی بسیار مهمه. چون قرار گرفتن در معرض مداوم به تقویت پیام های برند کمک می کنه، اما همزمان ایجاد تعادل برای جلوگیری از خستگی شنونده ضروریه.
انطباق و بهینه سازی:
برنامه تبلیغاتی رو در صورت نیاز، تطبیق سازی و بهینه کنید. پیام ها رو اصلاح کنید، مکان تبلیغات باید تنظیم شده باشه و اگه قراره جستجوی جامع و کاملی در پلتفروم های جدید اتفاق بیفته، باید در راستای تأثیر کلی باشه.
دومین مورد از مواردِ بازاریابی صوتی که یه میشه گفت یه جورایی پاشنه آشیل این بازار محسوب میشه، نقش و تاثیر صداست.
نقش صدا توی تبلیغات ویدیویی، مهم و حیاتیه و اهمیت زیادی روی تجربهِ تماشای جذاب و به یاد موندنی مخاطبین داره. صدا تاثیر احساسی تصاویر رو افزایش میده و به انتقال موثرتر پیام کمک می کنه.
اما چندتا از جنبه های کلیدی موثر بر نقش صدا در تبلیغات عبارتِ از:
-تاثیر عاطفی:
موسیقی:
-موسیقی دست روی روح آدما میذاره و انتخابش در تنظیم لحن و برانگیختن احساسات، به شکل عجیبی موثره. موسیقی مناسب چه یک صدای بنگ بنگ جذاب، چه یک موسیقی اُرکستر دراماتیک یا یک آهنگ محبوب، میتونه، حال و هوای تبلیغات رو افزایش بده و ارتباط عاطفی قوی تری رو مخاطب خودش ایجاد کنه.
جلوه های صوتی:
-جلوه های صوتی که مناسب و خوب انتخاب بشن، قابلیت این رو دارند که واقع گرایی، طنز یا درام رو خیلی روون و راحت به جلوه های بصری اضافه کنند. شاید باورنکردنی به نظر بیاد، اما، صدای ملچ مولوچ غذا تو یه رستوران تجاری، یا موتور ماشین در یک آگهی خودرو، می تونه، تاثیر عجیبی روی مخاطبین بذاره.
-برندسازی و شناخت:
Jinglez و Sonic Branding: یک صوت خاص به یاد موندنی یا یه نام تجاری صوتی میتونه به تقویت هویت برند کمک کنه. وقتی که بیننده ها، صدای متمایز مرتبط با یک نام تجاری را می شنوند، می تونه باعث شناسایی و یادآوری برند بشه.
-روایت و صداگذاری:
لحن و سبک صدا: لحن و سبکی که راوی یا هنرمند صدابردار داره به احساس کلی تبلیغ کمک زیادی میکنه، این صدا چه صدایی مطمئن و معتبر و محکم باشه، چه گرم و محاوره ای، به درک مخاطبین کمک زیادی میکنه.
-قصه گویی:
جو صوتی: صدا تا حد زیادی به فضای کلی و داستان سرایی تبلیغات کمک می کنه. مثلِ صداهای پس‌زمینه، نویز محیط و سایر عناصر صوتی
– کیفیت فنی:
صدا باید واضح و با کیفیت باشه، صدای پایین، تاثیری که باید تبلیغات رو مخاطبین بذاره رو کاهش میده. صدای شفاف و خوب، ضمانت میکنه که پیام، خاص تر و موثر تر به مخاطب انتقال داده بشه.
به طور خلاصه، صدا در تبلیغات ویدیویی ابزار قدرتمندی برای ایجاد ارتباطات عاطفی، تقویت هویت برند و ارائه پیام‌ها به شیوه‌ای به یاد ماندنی است. انتخاب دقیق و ادغام موسیقی، صدا و جلوه های صوتی به اثربخشی و موفقیت کلی کمپین های تبلیغاتی ویدیویی کمک می کند.
مورد مهم سوم، تبلیغات در خود موزیکه. آهنگی که در تیزر تبلیغاتی استفاده میشه، بسته به زمان، گرایش‌های فرهنگی و ماهیت محصول، یا خدماتی که تبلیغ میشند، میتونند به میزان قابل توجهی متفاوت باشند.
حالا توی این قسمت، یک نمای کلی از چگونگی تکامل آهنگ، در تصاویر تیزر از روزگاران قدیم تا جدید رو با هم بررسی می کنیم.
– روزگاران قدیم (قبل از قرن بیستم):
اون زمان تیزرهای تبلیغاتی در قالب تصاویر بودند و صدا و صوت، در دورانِ قبلِ قرن بیستم جایی نداشت. تبلیغِ محصولات یا رویدادها، عموما از طریق ابزارهای بصری مثلِ پوستر و تبلیغات چاپی، بدون درج آهنگ انجام میشد.
قرن بیستم:
تکنولوژی کم کم در حال پشیرفت بود و با ظهور رادیو و بعدها تلویزیون، صدا در تبلیغات هم ادغام شد. صداهایی مثل جینگلز، آهنگ های کوتاه و جذابِ مرتبط با یک محصول یا برند این صداها، آهنگ های ساده و به یاد موندنی بودند که برای ماندگاری در ذهن مصرف کننده یا مخاطب طراحی شده بودند.
اواسط قرن بیستم:
اما عصر طلایی صدا در تبلیغات، به اواسط قرن بیستم برمیگرده. که برندها با صداهایی نمادین، مخاطب رو جذب محصولات و خدمات خودشون میکردند.
اواخر قرن بیستم:
اما با ظهور موزیک ویدیوها و تکنیک های پیچیده تر تبلیغاتی، جینگلز ها جای خودشون رو به آهنگ های محبوب دادند و تبلیغ‌کننده ها، شروع به صدور مجوز آهنگ‌های معروف برای برانگیختن حس و ارتباط با مخاطبان در سطح عمیق‌تری کردند و این روند تا قرن 21 ادامه داشت.
قرن 21:
در سال های اخیر، استفاده از آهنگ های محبوب و اغلب نوستالژیک در تیزر های تبلیغاتی، به یک کارِ رایج تبدیل شده و تبلیغ‌کننده ها از آهنگ‌های شناخته‌شده ای در دوره‌های مختلف استفاده می‌کنند. تا از صدای طنین انداز و احساسی و تداعی‌های فرهنگی مرتبط با اون آهنگ‌ها بهره ببرند.
عصر دیجیتال:
با ظهور بازاریابی دیجیتال، و رسانه های اجتماعی، تصاویر تیزرهای تبلیغاتی با عناصر صوتی به حالت تعاملی تری در اومدند. برندها ممکنه از قطعه‌هایی از آهنگ‌ها، و صداهای صوتی برای ایجادِ تیزری‌های مشهور استفاده کنند تا راحت تر توی فضای آنلاین برجسته بشه.
اما امروز،
اما امروز انتخاب آهنگِ یک تصویر تیزر تبلیغاتی، به جمعیتی که طرفدارِ برند هستند، محصول یا خدماتی که تبلیغ میشند و تأثیر احساسی که تبلیغ کننده قصد دارد به اون دست پیدا کنه، بستگی دارد.
-تبلیغات در موسیقی یک جریانِ چند وجهی و در حال تغییر تحولِ که شامل ادغام صدا با محتوای تبلیغاتی در صنعت موسیقیه. هدف این شکل از تبلیغات، تقویت ارتباطات عاطفی و فرهنگی افراد با موسیقی، برای افزایش آگاهی از برند محصولات و ارتباط با مخاطبان و ایجاد تعامل با مشتریه.
چند روش وجود دارد که از طریق اونها، تبلیغات با دنیای موسیقی تلاقی می کنند:
* محتوای برند و جایگاه محصول:
– برندها اغلب با نوازنده ها و آهنگسازها برای ایجاد محتوا برند یا قرار دادن محصول در نماهنگ ها همکاری می کنند. این می تونه شامل نمایش محصولات یک برند به طور برجسته در یک موزیک ویدیو، یا ادغام پیام نام تجاری در اشعار یک آهنگ باشه.
*حمایت ها و مشارکت ها:
برندها ممکنه مثلا از کنسرت ها، جشنواره های موسیقی، یا هنرمندان فردی حمایت کنند. این مشارکت ها می تونه در معرض دید مخاطبین برند قرار بگیره و ارتباط مثبتی بین برند و تجربه موسیقی ایجاد کنه.
* همگام سازی مجوز:
مجوز همگام سازی، شامل قرار دادن موسیقی یک برند در تبلیغات، نمایش های تلویزیونی، فیلم ها یا رسانه های دیگه به شمار میاد. برندها می تونند برای آهنگ های انتخاب شده مجوز بگیرند، یا موسیقی اصلی رو سفارش بدند، تا بتونند تأثیر احساسی زیادی روی بذارند.
*لیست‌های پخش مارک و گزینش موسیقی:
پلتفرم‌های آنلاین و استریم، فرصت‌هایی رو برای برندها فراهم می‌کنند تا بتونند داخلِ لیست‌های پخش قرار بگیرن و ازشون حمایت بشه. تبلیغ‌کننده ها هم میتونند با تنظیم فهرست‌های پخشی که با تصویر یا برندشون مطابقت داره، به مشتریای فعال و درگیر با موسیقی دسترسی پیدا کنند.
*تبلیغات درون بازی:
با ظهور بازی های ویدیویی که موسیقی تاثیر زیادی روی اونها داره، برندها ممکنه در این فضاها تبلیغات کنند و با ادغام موسیقی و بازی، هیاجانات زیادی رو با مخاطبین به اشتراک بذارند.
* تعامل در رسانه های اجتماعی:
رسانه های اجتماعی برای بازاریابی موسیقی اهمیت زیادی دارند. برندها می تونند از کانال های رسانه های اجتماعی، برای ارتباط با مخاطبین، ترویج محتوای مرتبط با موسیقی، و همکاری با هنرمندان برای ترویج و تقویت پیام خودشون استفاده کنند.
– شخصی سازی داده محور:
تبلیغ‌کننده ها، از طریق یه سری الگوریتم، داده هاشون رو تجزیه و تحلیل می کنند تا برای شخصی‌سازی تبلیغات مرتبط با موسیقی، بر اساس نظرات کاربر استفاده کنند.
چیزی که امروز مشاهده میشه اینه که، تبلیغات در موسیقی با پیشرفت های تکنولوژیکی و تغییرات در رفتار مصرف کننده به تکامل خودش ادامه میده و کمپین های موفق، عموما اهلِ ادغام کردن هستند و در تجربه موسیقی، تواناییِ بیشتری برای برقراری ارتباط با مخاطبین خودشون رو در سطح احساسی عمیق تری دارند.
مورد چهارم، رادیو نمایشگاست، که میشه اون رو، یکی از موارد مهم در اجرای حرفه ای نمایشگاه ها دونست.
رادیو نمایشگاه، همون صداها و آواهاییه که از بلندگوهای مستقر در محیط نمایشگاه های حضوری، پخش میشه و به سمعِ بازدید کننده های نمایشگاه میرسه..
اما این نواها، در نمایشگاه مجازی از طریق بلندگوهای دستگاه الکترونیکی پخش میشه، با فرق این که امکان قطع و وصل کردن صدا، دست خود کاربره، شرایطی که مثلا بازدید کننده های یه نمایشگاه حضوری اون رو ندارند.
اطلاع رسانی، خوش آمد گویی، پخش موسیق، پخش تبلیغات صوتی شرکت های حاضر در نمایشگاه و مصاحبه با غرفه داران و بازدید کنندگان از ویژگی های رادیو نمایشگاه محسوب میشه.
پیام رسان ها به طور کامل، یکی از ابزارهای مهم و پر طرفدار بازاریابی صوتی هستند که شامل:
-پیام رسانِ تلفن خانه:
یه سرویس یا برنامه پیام‌رسانِ که برای استفاده با تلفن‌های ثابت خانگی سنتی طراحی شده. هرچند این روزا با ماراتنی که تکنولوژی داشته، رایجِ که خدمات پیام رسانی، با تلفن های همراه یا بسترهای ارتباطی مبتنی بر اینترنت مرتبط باشند.
– پیام رسان تلفن شرکت:
این پیام رسان، به یه سرویس یا برنامه پیام رسانی اشاره داره، که به طور خاص برای استفاده در محیط شرکت، یا کسب و کار طراحی شده است.
اگه بخوایم به نمونه‌های مهم و معروف تری از این پیام رسان ها امروز که رایج هستند، اشاره کنیم. WhatsApp، Telegram، Signal جزو پر طرفدارترین اونها هستند که می‌توانند هم در دستگاه‌های تلفن همراه شخصی و هم در دستگاه‌های تجاری مورد استفاده قرار بگیرند.
پیام های صوتی تبلیغاتی مخابراتی با هدفِ انتشارِ تبلیغات در صنعت مخابرات استفاده میشن. این پیام‌ها معمولا از طریق کانال‌های ارتباطی مختلف مثلِ تماس‌های تلفنی، پست صوتی یا سیستم‌های پاسخ صوتی به مخاطبینشون ارسال میشند. اهداف دقیق ترِ این پیام ها، انتقال اطلاعات بازاریابی، تبلیغ محصولات یا خدمات و تعامل با مشتریان است.
تبلیغات صوتی فروشگاهی هم یکی دیگه از راه های جلب مشتری بازاریابی صوتی محسوب میشه. این راهکار شاملِ استفاده راهبردی از پیام های صوتی یا موسیقی در یک محیط تجاریه که برای برقراری ارتباط محتوای تبلیغاتی، پیامِ برند یا اطلاعات محصول به مشتریان است.
هدف از تبلیغات صوتی در آسانسورها، دادنِ پیام‌های صوتی کوتاه و هدفمندیه که در فضاهای آسانسور پخش میشند تا محتوای تبلیغاتی یا اطلاعات رو در مدت زمانِ سفرهای عمودی به مخاطبان ارائه بدهند. شاید باورنکردنی باشه اما این راهکار، میتونه به افرادی که ترس از فضای بسته و ارتفاع دارند کمک کنه. و در کنارش جلب توجه و انتقال پیام های کلیدی رو در مدت زمان کوتاه به دست بیاره.
تبلیغات صوتی آسانسورها، شاملِ محصولات، خدمات، اطلاع رسانی از برند و موسیقی های جذاب میشه. فضای کویچک و بسته و بازه زمانی محدود بهترین فرصت برای دستیابی به یک مخاطب خاص و ایجاد یک اثر به یاد موندنیه.
تبلیغات صوتی در سفر، مثلِ فرودگاه ها، ایستگاه های قطار، و ایستگاه های اتوبوس، شامل پخش کردنِ هدفمندِ پیام های صوتی برای تعامل بهتر و بیشتر و همزمان تأثیرگذارتر بر مسافرانه. این تبلیغات برای مخاطبانی که برای مدت زیاد باید توی یه مکان ثابت باشن یا در حالِ حمل و نقل هستند، ساخته میشه، پس باید سریع، موثر و مختصر باشه. پیام ها شاملِ اعلان ها، موسیقی یا پیام های تبلیغاتی برای بهبود تجربه کلی مسافرانه. در طول سفر خود، تبلیغ‌کننده ها میتونند پیام‌های برند خودشون رو کاملا جهت دار و برنامه ریزی شده به مخاطبین خاص خودشون منتقل کنند. شرایطِ حساس و شلوغ مراکز مسافرتی، فرصتی منحصر به فرد برای جلب توجه، افزایش دیدهِ شدن برند و تأثیرگذاری بر رفتار مصرف کننده در حین حرکت افراد در این محیط های شلوغ فراهم می کنه.
صدا در بانک با استفاده از یه سری پیام های صوتی کوتاه در یک محیط نه خیلی بزرگ اتفاق میفته. و این صدا معمولاً از طریق سیستم های خودکار یا فناوری های تعاملی به مشتریان ارائه میشه. این صداها مشتریان رو از طریق خدمات بانکی مختلف، مثلِ تراکنش های خودپرداز، بانکداری تلفنی یا سیستم های پاسخ صوتی تعاملی راهنمایی می کنند. هدف از این ارائه، دستورالعمل‌های واضح و و بهبود تجربه کلی مشتری با ارائه کارآمد و کاربرپسند است.
در ظاهر قرار گرفتن واژه های صدا و بیمارستان با هم در تضاد هستند، چون بیمارستان مکانی هست که مریض باید در آرامش باشه و همزمان درمان بشه، پس اگه قرار به پخش صدایی در این مکانه، باید منطقی و برنامه ریزی شده باشه.
طیف وسیعی از عناصر شنوایی، از بوق و آلارم تجهیزات پزشکی گرفته تا سر و صدای محیط در راهروها و مناطق انتظار صداهایی هستند که ممکنه در بیمارستان ها به گوش برسه اما عوامل در تلاش هستند تا نیاز به هشدارهای لازم رو با ایجاد فضایی آرام بخش و شفابخش به تعادل برسونند. موسیقی پس‌زمینه ملایم، صداهای طبیعت، یا آهنگ‌های آرام‌بخش در فضاهای خاص به محیط مثبت‌تر بیمار کمک می‌کند. علاوه بر این، ارتباط شفاف و مؤثر از طریق تلفن های داخلی، اطلاعیه ها و تعاملات کارکنان برای مراقبت و هماهنگی بیمار حیاتیه. مدیریت دقیق صدا در بیمارستان ها برای حفظ یک محیط درمانی مناسب، کاهش استرس و اطمینان از ارتباط موثر هم برای بیماران و هم برای متخصصان مراقبت های بهداشتی، از ضروریات این فضا به حساب میاد.
کتاب صوتی به زبون ساده، کتابی شنیداریه که، تعدادی گوینده، محتوای یک کتاب رو روایت می‌کنند و این امکان رو به شنونده ها میدند که از طریق صدا با محتوای ادبی درگیر بشند. یعنی یه جور جایگزینی برای خوندن سنتی کتاب .
کتاب‌های صوتی که توسط صداپیشه‌های حرفه‌ای یا در برخی موارد خود نویسنده ها روایت میشند، راهی راحت و جذاب رو برای تخیل کردن به شکل دیگه ای به مخاطبین ارائه میدند. این شکل از شنیدن به مخاطبین اجازه میده تا از کتاب‌ها در حین انجام چندتا کار مختلف، مثل رفت‌وآمد، تمرین یا سایر فعالیت‌های روزانه لذت ببرند.
این روزها پادکست به عنوان یک ابزارِ بسیار قدرتمند، تاثیر گذار و شیرین، در بازاریابی صوتی ظاهر شده، که در آن افراد برای به اشتراک گذاشتنِ محتوای مورد نظر و ارتباط با مخاطبان خود، در سطح شخصی تر، آن را تولید می کنند. استفاده از پادکست، امکان بحث‌ها، مصاحبه‌ها و قصه گویی جذاب و عمیق رو فراهم میکنه و این امکان به خودی خود، بسترمهمی برای نمایش تخصص و اعتباره.
تبلیغات صوتی در بازی های رایانه ای شاملِ ادغام محتوای صوتی تبلیغاتی در طولِ بازیه. این تبلیغات میتونند به شکل ایستگاه‌های رادیویی درون بازی، صداگذاری یا موسیقی پس‌زمینه باشند که همزمان، پیام‌های برند و با حمایت‌های مالی پشت صحنه، با بازیکنا شریک میشند. هدفِ اصلی صداها، اینه که بدون ایجاد اختلال در بازی، توجه بازیکن رو جلب کنند و یک تجربه تبلیغاتی یکپارچه و همه جانبه ایجاد کنند. در بعضی موارد، بازی‌های رایگان، ممکنه تبلیغات صوتی رو به عنوان بخشی از مدل درآمدی، در بازی بگنجونند،. از وظایفِ تبلیغ‌کننده ها اینه که سطحِ تعاملس منحصر به فرد گیمرها رو تشخیص بدند و از عناصر صوتی برای افزایش دید و شناخت برند در محیط بازی استفاده کنند.
تبلیغات شهرداری ها از طریق بلندگوها در شهر، به عنوان یه ابزار راهبردی برای تقویت مشارکت جامعه، انتشار اطلاعات مهم و حیاتی و همینطور حمایت از کسب و کارها و رویدادهای محلی انجام میشه. هدف اصلی شهرداری ها برای استفاده از سخنرانان سطح شهر، ایجاد یه کانال ارتباطی مستقیم و تاثیرگذار با ساکنان هر منطقه ای و ایجاد حس وحدت و مشارکت مدنیه. این تبلیغات عمدتا شاملِ انتشار اطلاعیه های مهم، ترویج ابتکارات اجتماعی، نمایش مشاغل محلی و کمک به رفاه کلی جامعست.
. استفاده از بلندگوها توسط شهرداری ها نه تنها آگاهی و ایمنی عمومی رو افزایش میده، بلکه فرصتی مهم برای تبلیغ کنندگانی هست که تصمیم دارند با ساکنان محلی ارتباط بر قرار کنند.
فریاد زدن برای فروشِ توی مغازه ها و فروشگاه ها یک روش معمولی توی در همه جای دنیاست، که توسط خرده فروشا برای جلب توجه، ایجاد حُس فوریت و هیجانی کردن مشتری استفاده میشه. هدف از داد و فریادهای بلند و پرشور، اینه که صاحبین اجناس مطمئن بشن که پیام‌های تبلیغاتی گسترده‌تر به گوش مخاطب میرسه. با استفاده از تاکتیک‌های صوتی، خرده‌فروشان دنبال انتقالِ معاملات انحصاری، پیشنهادات با زمان محدود و تخفیف‌ها هستند، و اینجوری مشتریان بالقوه رو تشویق می‌کنند تا فروشگاه رو کشف کنه و سریع تر تصمیم‌گیری می کنند.
فریاد برای فروش، یک تکنیک بازاریابیه که نه تنها دید پیشنهادات تبلیغاتی رو تقویت می کنه، بلکه در کنارش فضای خریدِ پر جنب و جوش و پر انرژی رو فراهم میکنه.
شاید برای اکثر مردم دنیا، صدای وانتی هایی که با بلندگو خدمات خودشون و دریافت می کنند تا حدودی آزار دهنده باشه، اما چه بپذیریم چه نه، این شغلیه افراد ازش کسب درآمد می کنند، دلایل مشخصی هم داره، مثلا اینکه خریداران ضایعات از بلندگوها برای اعلام حضور خودشون در یه محله استفاده می کنند چون نمی تونند دونه به دونه به مردم، اطلاع بدن، پس با این شکل از اطلاع دهی، کار رو برای خودشون و خریدار راحت می کنند. این کار می تونه به جذب فروشندگان بالقوه کمک کنه.
پیام‌های آموزشی: همیشه بحث خرید و فروش نیست و گاهی وانت‌های مجهز به بلندگو برای پیام‌های آموزشی مثلا درباره اهمیت بازیافت و دسته‌بندی مناسب مواد اعلام حضور می کنند. و این رویکرد آموزشی میتونه افراد بیشتری رو به مشارکت در تلاش‌های بازیافت تشویق کنه.
به طور کلی، استفاده از بلندگو در وانت ها، توسط خریداران ضایعات یک راه عملی و مستقیم برای برقراری ارتباط با جامعه، ترویج تلاش‌های بازیافت و راحت شدنِ جمع‌آوری ضایعات به شمار میاد.
موخره
اگه به این شونزده موردی که با هم بررسی کردیم نگاه کنید. از تبلیغات رادیویی تا پیام های صوتی خریداران ضایعات در وانت ها، متوجه میشیم که در کنار این میزان از تفاوت، صدا مهم ترین اشتراک این شغل ها به شمار میاد، مهم ترین اطلاع دهنده و عنصری که بهتر از هر چیز در یاد افراد میمونه و در بیشتر اوقات به کمک ذهنمون میاد. بله صدا نعمتِ گرانبهایی که هر ثانیه و دقیقا بهش احتیاج داریم و زمانِ غم، خوشحالی، هیجان، ترس و عشق با چهره ما همراه میشه و احساساتمون رو به بهترین وجه ممکن هویدا میکنه.
ما هم برای جبران قدرش رو میدونیم و مراقبش میمونیم.
