اپیزود هجده چکاوا

سعید مقدم منش

از فوتبال تا دوبله

زندگی ما آدما، بیشتر از اون چیزی که فکرش رو می کنیم غیر قابل پیش بینی هست و در هر لحظه و ثانیه، غافلگیری های زیادی انتظارمون رو میکشند. حتی برنامه ریزی، که قسمتِ مهمِ زندگیِ بعضی از آدماهاست، گاهی کائنات دست به دست هم میدند تا اون رو بهم بریزند و ما رو در مسیری قرار بدند که هیچ وقت فکرش رو نکرده بودیم. شاید این حرف ها، از زندگی یکی از گوینده ها و دوبلورهای خوب ایران، خیلی دور نباشه. گوینده ای که قبل از انقلاب عاشق فیلم و سینما بود و از دستِ تقدیر، بعد ازانقلاب و به شکل کاملا تصادفی وارد دنیای دوبله میشه. دوبلوری که از سال 1363 به طور رسمی و تخصصی، پا به جهان دوبله میذاره و با مهارت بالا و گویندگی خلاقش، نقش های مکمل و اصلی زیادی رو به یادگار گذاشته. این هنرمند خوش اخلاق و خوش مشرب، کسی نیست جز آقای سعید مقدم منش، که از اوایل دهه شصت تا امروز خاطرات زیادی باهاشون داریم.

بد نیست یه مروری روی زندگینامه این گوینده خوش صدا داشته باشیم.

سعید مقدم منش در دهُم دی ماه سال 1337، در خیابون رودکی تهران و در خونه به دنیا اومد،  فرزند اول خانواده هست و در دوران کودکی پسرِ بسیار ساکت و بی آزاری بود. فوتبال علاقه اول و جدیش در زندگی بود و با برادرهای کوچیکترش، هر روز در کوچه و خیابون مشغول بازی فوتبال بودند، به دلیل استعداد زیادی که در فوتبال داشت، در تیم فوتبال جوانان دارایی و جوانان نفت بازی میکرد. تا اینکه پای تلویزیون یا همون جعبه جادویی معروف به میون اومد. اما از اونجایی که پدر و مادرِ خانواده مذهبی بودند و خیلی در اون زمان راغب به داشتن تلویزیون نبودند، آقای مقدم منش به همراه برادرا، برای دیدن فیلم ها و سریال ها به خونه دوست صمیمیشون سعید میرفتند و برنامه ها رو اونجا میدیدند. تا اینکه انقلاب میشه و با موافقت خانواده، یه تلویزیون کُمُدی به خونشون اضافه میشه. بعد از انقلاب، و بعد از فوت پدرشون، بار خرج و مخارج خونه، روی دوش پسر بزرگتر یعنی آقای مقدم منش میفته. به پیشنهاد یکی از دوستان که خودشون در جهاد مشغول به کار بودند، وارد قسمت روابط عمومی تلویزیونِ جهاد و بعد از مدتی هم وارد قسمت آرشیو برنامه های تلویزیونی، موسیقی، مستند و فیلم میشند.

و جالبه بدونید که مسئول ساختمون در اون زمان کسی نبود جز شهید مرتضی آوینی. درک بالا و مسئولیت پذیری آقای مقدم منش، در همون اول کار باعث شد که آقای آوینی، مسئولیت آرشیو تمام برنامه ها و ضبطشون رو به ایشون بسپردند.  در اون زمان دانشگاه ها باز نبود و اکثر افراد حرفه ها رو به شکل تجربی و عملی یاد میگرفتند و آقای مقدم منش، کارِ مونتاژ، منشی گری صحنه، نور، صدا و دستیاری کارگردانی رو، زیر نظر شخصی به نام حاج محمد باقر، گذروندند. یکی از روزهای سال 1363 برای بردن یک فیلم و تبدیل کردنشون، در قسمت لابراتوار صدا و سیما، حضور پیدا میکنند که از یک اتاق دربسته، نواهای خوش و آشنا به گوششون میخوره، آقای مقدم منش فیلم ها رو داخل اتاق لابراتوار میذارند و از ساختمون میاند بیرون، اما، آواهای خوشی که از اتاق شنیده بودند، رهاشون نکرد و تصمیم گرفتند که برگردند. وقتی به داخل ساختمون برگشتند، با مردی موقر و خوش صدا، به اسم آقای جلال مقامی آشنا میشند و این آشنایی و آشنایی های بعد از این، و صدای گرم و منعطف و مهربان آقای مقدم منش، در زمانی که اصلا انتظارش رو نداشتند، پای ایشون رو به دنیای دوبله و گویندگی باز کرد و امروز، بی هیچ شکی، یکی از بهترین صداپیشگان و مدیران دوبلاژ ایران هستند.

در کنار معرفی آثار آقای مقدم منش به صحبت های مهمی که ایشون در رابطه با این حوزه انجام دادند هم اشاره می کنیم.

نیک و نیکو

اگه کودک و نوجوون دهه شصت باشید، حتما اسم این انیمه ژاپنی جذاب و شلوغ به گوشتون خورده. نیک و نیکو با اسم اصلی ماجراهای مایا، قصه زنبور عسلی با نام نیکو رو روایت میکنه که حرف مربییش رو گوش نمیده و از کندو جدا میشه و با دوستش نیک، به یک ماجراجویی عجیب و خطرناک پا میذارند که در جهان بیرون از کندو، با حشرات متفاوت و گاهی خطرناکی رو به رو میشند. این انیمه ژاپنی ساخت استودیوی نیپون انیمیشنِ زاپن، در ۵۲ قسمت از آوریل ۱۹۷۵ تا آوریل ۱۹۷۶ توسط شبکه تلویزیونی تی‌وی آساهی پخش شد. اما این کارتون پرهیاهو، یک آقای سرگین‌ غلتانک یا همون سوسکی که کود ها رو جمع میکنه و با دستش قل میده داره، که همراه همسرش در جنگل و کنار بقیه حشرات زندگی می کنند، شاید اگه صدای آقای مقدم منش رو در حالت عادی بشنوید، خیلی براتون قابل باور نباشه که صداپیشه آقای غلتانک بامزه، آقای سعید مقدم منش هست. ایشون به دلیل انعطاف صدا و خلاقیت در تیپ گویی های مختلفی که داشتند و دارند. شخصیت های کارتونی زیادی رو گویندگی کردند. و آقای غلتناک، با صدای زخمت و کلفت، اما منحصر به فرد و با نمک آقای مقدم منش، یکی از به یادماندنی ترین شخصیت های این کارتون دوست داشتنی شده.

-آقای مقدم منش، معتقدند، با این سرعت بالا و روزافزون تکنولوژی، به طور کلی عرصه دوبله، در کمتر از دو دهه دیگه، شکل واقعی و درست خودش رو از دست میده و با فناوری و تکنولوژی هوش مصنوعی و خط اصلی صدایی که به دستگاه داده میشه، حضور گوینده به شکل مدام و پشت مانیتور و بلندگوهای دوبله، برای همیشه حذف خواهد شد. تا قبل از دیجیتالی شدن دوربین ها و وقتی که فیلم ها با دوربین های 35 گرفته میشد، حس همزاد پنداری گوینده و درکی که از شخصیت ها داشت، به مراتب بیشتر از امروز بود، و اصلا حضور فیلم های قابل دفاع و تامل، و بازی های تاثیر گذار و نقش های جذاب، انگیزه بیشتری به گویندگان برای دوبله و صداپیشگی آثار سینمایی و تلویزیونی میداد. اما امروز با فیلم های کم دیالوگ و پُر پروداکشن، با جلوه های ویژه تصویری زیاد و بازی های فیک و بی روح، دیگه حس و حالی برای گویندگی و صداپیشگی، مثل دهه های گذشته برای صداپیشگان باقی نمونده. ایشون همچنین معتقدند که ترجمه بد و بی دقت و بی حوصله، یکی دیگه از دلایل افت دوبله هست و درک مطلب پایین و سرسری ترجمه کردن آثار خارجی، باعث شده که فیلم های خارجی، مثل دهه های قبل اون جذابیت رو نداشته باشه. و این بی دقتی ها قسمت زیادیش، به مدیران و متصدیانی برمیگرده که فقط بدون هیچ حس و حال و هیجانی، صدای ترجمه شده میخواند.

کمسیر و رکس

در اواخر دهه هفتاد، تلویزیون ایران، میزبان سریال خارجی متفاوتی بود، سریال کمسیر و رکس که از سال 1994 تا 2004 در کشور اتریش و از سال 2007 به بعد در کشور ایتالیا ساخته شد و روی آنتن رفت. که یکی از نقش های اصلی اون رو، سگ زیبا و باهوشی از نژاد ژرمن شپرد، به عهده داشت. سگی به اسم رکس که پا به پای کمسیر و دیگر پلیس های سریال، کمک زیادی به گروه تجسس میکرد و بار زیادی از ماموریت ها رو به دوش میکشید، در کنار رکس و کمسیر، یکی از شخصیت های معروف و کلیدی این سریال، ارنست استاکی، با بازی کارل مارکوکسِ که مکمل بسیار خوبی برای ریچارد موزر کمسیر اصلی فیلم به حساب میاد. صدای آروم، موقر و عمیق آقای مقدم منش، تناسب خوب و درستی با این شخصیت و حالت های رفتاریش بر قرار کرده بود. همچنین منهای نقش، صدای  ایشون در نقش استاکی و آقای یاکیده در نقش ریچارد موزر، مکمل های صوتی و آوایی خوبی برای هم بودند و صدای بم آقای یاکیده در کنار صدای زیر اما قدرتمند و پر عمق آقای مقدم منش، به زیبایی در کنار هم نشستند.

 از نظر آقای مقدم منش فیلم های خارجی قبل و بعد از انقلاب، تفاوت های قابل توجهی با هم دارند، ایشون معتقدند که فیلم های خارجی قبل از انقلاب، که به ایران فرستاده میشد، فیلم های عمیق و انسانی بودند که از لحاظ ساخت و تکنیک، نزدیکی بیشتر به مدیوم سینما داشتند. اما رفته رفته، خصوصا بعد از سال 2000، فیلم های خارجی کم کم از مدیوم اصلی یعنی سینما دور شدند و جلوه های ویژه و فیلم های اکشن و ابرقهرمانی، دیالوگ و انسان رو از سینما گرفتند و صدای صحنه های اکشن جایگزین صداهای انسان و روابط انسانی با هم شد. و به نوعی حتی هالیوود، که بزرگ ترین صنعت سینمایی جهان در دنیاست، دستخوش این تغییر شد و ماشین ها، ربات ها و جلوه های ویژه گسترده، جایگزین سینمای انسانها شد.

 افسانه جومونگ

افسانه جومونگ، یه سریال کره ای بسیار محبوب و پر طرفدار تاریخیه که از سال 2006 تا 2007 در کشور کره ساخته شد و در سال 86 و 87 روی آنتن شبکه سوم سیما رفت و مخاطبین زیادی رو، پای تلویزیون نشوند و طرفدار خودش کرد. این سریال قصه جومونگ، بنیانگذار گوگوریو رو روایت میکنه، که 37 سال قبل از میلاد، در بخش شمالی شبه جزیره کره حکومت میکرد. در کنار صدای درجه یک علیرضا باشکندی که صداپیشه شخصیت اصلی، جومونگ هست. صدای آقای سعید مقدم منش، بر روی امپراطور به زیبایی و با قدرت تمام نشسته و همراه و نفس به نفس شخصیت، با این صدای وسیع، با صلابت و صاف، مخاطب رو به وجد میاره. صدایی که در شخصیت های متفاوت، مظلوم و بی دفاع به نظر میرسه، در اینجا کاملا متوازن و متناسب با یکی از شخصیت های اصلی پیش میره و حتی   غالب به نقش میشه و بهش جسارت و قدرت بیشتری میده. اگه بیننده فیلما و خصوصا سریال های حماسی کره، چین و ژاپن باشید، و از زبان و ادبیاتشون مطلع، متوجه میشد که صحبت کردن به جای این شرقی های منحصر به فرد، با این ادبیات خاص، اصلا کار راحتی نیست و دوبلورهای ایرانی، به شکل درخشان و بی نظیری، این کار رو عملی میکنند. و به جرات میشه گفت که تیم دوبله افسانه جونگ، یکی از بی نظیر ترین تیم های دوبله و گویندگی سریال بودند.

نخستین وعده دیدار

سال 1324 برای سینمای ایران سال عجیب و سرنوشت سازی بود، سالی که چند هنرمند با انگیزه و خلاق، به مدیریت دکتر اسماعیل کوشان، تصمیم گرفتند تا مردم ایران، خیلی راحت تر از قبل، به تماشای آثار خارجی بشینند و با زبان مادری خودشون فیلم ها رو بشنوند و درک بیشتر و بهتری نسبت به فیلم های خارجی زبان داشته باشند. اما از بین این همه فیلم خارجی زبان، قرعه به فیلم سینمایی فرانسوی نخستین وعده دیدار به کارگردانی هِنری دکوئن افتاد و بالاخره سینمای ایران هم بعد از این جرقه تاثیرگذار، صاحب دوبله شد و در سال 1325، فیلم سینمایی نخستین وعده دیدار با دوبله فارسی رو پرده سینماهای ایران رفت. اما اولین نسخه دوبله شده این فیلم، بعد از چند سال در آتش از بین رفت و استودیو چکاوا، در سال 1399 تصمیم گرفت که بعد از هفتاد و پنج سال، مجددا این اثر زیبا رو به زبان فارسی دوبله کنه. خالی از لطف نیست که بدونید گویندگی یکی از نقش های اصلی مرد این اثر، به اسم نیکلاس رژمونت روآقای سعید مقدم منش به عهده گرفتند. مردی میانسال، خجالتی و متشخص، که درگیر یک بازی عشقی میشه و در نهایت مجبور میشه که زمین رو برای رقیب خالی کنه، اگه این فیلم رو ببنید متوجه میشید که گویندگی آقای مقدم منش به جای نیکلاس با بازی فرنان لودو، بسیار هماهنگ و قابل درکه. در تمام مدت فیلم، صدای ایشون، تشخص و حتی زیرکی که در بازی فرنان لودو است رو، به مخاطب القا میکنه و با همزادپنداری بی نظیرش با این شخصیت، اعتبار زیادی به این نقش بخشیده. اساسا به دلیل آرامش و مهربانی که صدای آقای مقدم منش داره، شخصیت ها و نقش های با وقار و اصیل زیادی رو می طلبه و این نقش هم مثل دیگر نقش های ایشون شیرین و به یادماندنی شد.

آقای مقدم منش، به شدت موافق ورود جوون های خارج از سازمان به بخش اصلی دوبله و سازمان صدا سیما هستند، مشخصا یعنی افرادی که در استودیوهای خصوصی مشغول به کارند، و بدون هیچ پشتوانه محکمی، فیلم ها و سریال ها رو دوبله میکنند. ایشون معتقدند که اگه راه برای افراد مستعد در این عرصه باز نباشه و در مسیری هنری که قرار دارند، نا همواری ها زیاد باشه یا به وجودش بیارند. در نهایت بازنده اصلی مردم، حتی پلتفرم ها و تلویزیونه. جایی که منبع تغذیه هنری مخاطبینه، باید میزبان مستعدترین و خلاق ترین هنرمندان باشه تا بازتاب خوبی داشته باشه. چون در کنار درآمد که اهمیت بسیار زیادی داره، روح یک هنرمنده، که با ایفای کارهای هنری که علاقه مند به انجام اونهاست ، اغنا و ارضاء میشه. هنرمند باید توسط مردم شناخته و ستایش بشه تا با این انرژی جلو بره و هنرآفرینی کنه.

سی و هفت سال از نظر عده ای شاید زیاد نباشه و به یک چشم بر هم زدنی، گذشته باشه، اما برای افرادی که در این سی و هفت سال، در اتاق های تنگ و تاریک و نمور دوبله نشسته اند و در این فضایی که تنفس شاید به لحاظ کیفی، آخرین المان ممکن باشه. با تمام ذوق و قریحه و خلاقیتی که داشتند، از پشت میکروفون ها هنرآفرینی کردند و این هنرآفرینی رو با مردم سرزمینشون به اشتراک گذاشتند، بیشتر از سی و هفت سال، یعنی سابقه آقای مقدم منش در این عرصه، میگذره. فیلم و سریال های زیادی توسط ایشون دوبله و مدیریت شدند، که به دلیل کوتاهی زمان، نمیشه از همشون حرف زد، کافیه بدونید که پنجاه و دو فیلم به مدیریت آقای مقدم منش دوبله شده و بالای شصت اثر رو ایشون گویندگی کردند. تله، کیمیاگر، هرکول، یادداشت های یک سامورایی، فریب خورده، گروه نجات، انیمیشن عصر یخبندان،  مرد عنکبوتی ۳، انیمیشن ماشین ها ۲، زیبای خفته، انیمیش رومئو و ژولیت، سواران طوفان،  مرز جنون، گمشده در تایلند، بازی مرگبار،  قلب های شجاع، سکوت کوهستان، جنایات سفید، بازنشسته، در تعقیب پدر خوانده، پایان ناخوشایند و یوگی و خرسه و پرستاران فیلم و سریال هایی که آقای مقدم منش، با صدای زیباشون اون ها رو دوبله کردند و به یادگار گذاشتند.

اخلاق خوب، شخصیت افتاده و بی ادعا، تجربه زیاد و مهارت بالا ، روحیه خوب و با انگیزه و در نهایت کیفی که از این کار میبرند، آقای مقدم منش رو تبدیل به گوینده ای کرده که هنوز، لذت دوبله فیلم و گویندگی از پشت میکروفون، براشون مثل روز اوله، کسی که با محترم و تاثیر گذار شمردن پیشکسوتان این حرفه، با وجود تجربه بالا و مهارت بی نظیر، هنوز در این عرصه جزو هنرمندان متواضع و فروتن به شمار میاند و معتقدند که هرچی گذشتگان کاشتند، ما امروزی ها درو می کنیم.

ما چکاوای ها برای آقای سعید مقدم منش نازنین آرزوی بهترین ها رو داریم و امیدواریم سالهای سال سرشون سبز و نفسشون گرم باشه.

 

امتیاز دهی به این مطلب