اپیزود هفدهم چکاوا

بهروز رضوی

پروفایل بهروز رضوی

بهروز رضوی

بیوگرافی و صفحه دایره المعارف
بهروز رضوی

بهروز رضوی
بهروز رضوی

بهروز رضوی

اپیزود این قسمت از پادکست چکاوا مختص کسی که صدای گرم، مهربان و قدرتمندش آشنا با گوش مخاطبان ایرانیه. فردی که با برنامه قصه شب، سال‌های سال با صدای شنیدنی و گوش نوازش، میزبان شنوندگان رادیو تهران میشد. بهروز رضوی از آن دسته گویندگانیه که احتیاجی به معرفی نداره، چون مردم ایران سالهای زیادی رو با صدای رسا و خاطره انگیِز اون زندگی کردند‌ و قصه‌های شبانش رو شنیدند.  بهروز رضوی برادر (عاطفه رضوی-بازیگر و چهره پرداز)، مجری رادیو و تلویزیون، صداپیشه و بازیگر ایرانی متولد سال 1326 دریزد حرفه خود رو در جایگاه گوینده در رادیو در سال 1347 شروع کرد. از مهمترین آثار آقای رضوی، روایت مجموعه مستند ایرانه که در زمان پخش، طرفدارهای زیادی رو پای تلویزیون کشوند و صدای با صلابت و زیبای ایشون، زینت بخش این مستند تاثیرگذار که زیبایی های ایران را به تصویر کشیده، شده بود. بهروز رضوی همینطور سراینده ترانه‌های شناخته شده ای مثل (کویر دل و گمشده با صدای مرجانه).

دراین پادکست میخوایم ازنقطه آغاز کار آقای رضوی به عنوان گوینده، مروری به فعالیت های ایشون داشته باشیم.

 آقای رضوی در ابتدا عضو گروه ادب امروز رادیو بودند و سِمت نویسندگی این گروه رو به عهده داشتند، زمانی که تعداد گوینده های کشیک خیلی کم شد، مدیر گروه، آقای نادرپور، اصرار کرد که مطالب و مقالات نوشته شده رو یه گوینده بخونه. از اونجایی که تعداد مقالات زیاد بود، پیشنهاد میده که در کنار گوینده ها، از بین نویسنده ها، اگه کسی آمادگی داره یا میخواد تست بده، متن نوشته شده خودش رو بخونه، بهروز رضوی هم با اون صدای ملکوتی در همون تست اول پذیرفته میشه و از همون جا کار خودش رو به عنوان گوینده آغاز میکنه و صدای پراز حجم و زیباش، به قلمش میچربه و دیگه این صدا مجالی به نویسندگی نمیده و فعالیت آقای رضوی به شکل جدی در گویندگی آغاز میشه.

به گفته خود ایشون، این شکل از فعالیت ها رو در وهله اول با مطبوعات و خبرنگاری خصوصا خبرنگاری کتاب و رادیو و کتاب‌های تازه منتشر شده، کتابهای تجدید چاپی،  نویسندگان کتاب ها، مترجمین  کتاب ها، و گزارش شروع کردند.

به نقل از صحبت های ایشون: در قبل از انقلاب، برنامه ها بیشتر به شکل برنامه های تولیدی بودند، اما بعد از انقلاب تغییراتی به وجود اومد و برنامه ها به شکل زنده تغییر پیدا کردند و ۴ ساعت ۴ ساعت مثل رادیو پیام الان، پخش میشدند. و در طول هفته اجرای یکی از این دو تا چهار هفته ها رو آقای رضوی به عهده میگرفتند0 خب در قبل از انقلاب سلیقه و پسند افراد به شکل دیگه ای بود و بعد انقلاب هم ناچار به تغییراتی شدند. اما کار گویندگی تغییرش ارتباطی به تاریخ و مناسبات نداره، بلکه تغییرش در پختگی و پیشرفت بیشتر آدما و فعالیتی که انجام میدن و آروم، آروم  وارد این عرصه میشند معنی پیدا میکنه.

آقای رضوی با اینکه پنجاه و خورده ای سال از حضورشون در این فضا میگذره اما به گفته خودشون به دلیل دقت نظر و وسواسی که به این کار دارند، هنوز که هنوزه با ورودشون به استودیو دلهره و تنشی که از همون ابتدای کار داشتند رو دارند و به نظرشون این احساس، اتفاقاً کمک میکنه به زنده بودن و حس یه گوینده.

گوینده های نسل های قبل مثل گویندگان امروزی، این تکنولوژی غافلگیر کننده دیجیتالی رو نداشتند و آقای رضوی هم از این قاعده مثتثنی نبودند، هنوز تکنولوژی ضبط، تا دیجیتال و رَم،  پیشرفته نشده بود. چه زمان هایی که مجبور بودن به خاطر یه اشتباه، نوارها رو ببرند و از اول صداها رو ضبط کنند. اوایل گویندگی آقای رضوی هم ، صدای گوینده ها با فرم و شکل نوار های ریل ضبط میشدند، اول اُپتیک بود و بعد از مدتی تبدیل به نوارهای مغناطیسی شدند و بعد به مرور زمان کم کم سیستم دیجیتال به وجود اومد و کارها رو راحت کرد و سرعت زمان و عمل رو بالا برد.

(سوال مصاحبه شونده –محراب بیگی: من یادمه که اون زمان  اشتودل رکورد داشتین، اون نوار های ریل صدا رو ضبط می‌کردند، یعنی هنوز در واقع مثل دیجیتال و رم این تکنولوژی ها نبود.

 آقای رضوی هنوز از این خبرا نبود خیلی که برنامه، برنامه مفصلی بود و صداهای مختلفی می خواستند، از آن ۱۶ باندی ها استفاده می کردند، خاطرتون هست، ۱۶ بندی ها صحبت می کردند و یک بار هم صدای من روی اونها زده شد.

محراب بیگی : حالا که وارد حوزه استودیو شدیم، چیزی که من احساس می کنم، یه چیزایی تو حوزه گویندگی و دوبلاژ تغییر کرده، تغییر تکنولوژی. من با دوستای بزرگواری که صحبت می کنم، عمدتاً،  از این تغییر یه سری مسائلی رو میگن، من معتقدم یه بخشیش بخش اداری و مالی نیست، بخش تکنولوژی، خب قبلاً  وقتی صمحراب بیگی می خواست ضبط بشه، مگه چندتا استودیو بیرون بود،  خیلی تعداد استودیو ها محدود بودند،  یک تعداد استودیو بود، که توی اون ها صدا ضبط می شد،  و امکاناتش امکانات سختی بود، و بعد خب امکانات کم کم  مغناطیس اومد، از اپتیک اومد مغناطیس، بعد کم کم اومد روی دیجیتال و خیلی کار و راحت تر کرد. این تغییر روند تکنولوژی چه تاثیری رو روی کیفیت کار گذاشت و چه تغییری رو روی گویندگی ایجاد کرد؟

رضوی: سرعت عمل را بیشتر کرد،  و به علت سرعت عمل بیشتر، طبیعتاً آمادگی بیشتری آدم باید داشته باشه،  حاضر به یراق تر باشه و خودش رو با این تغییرات بتونه منطبق کنه.  اینها بودن همه اون فواید و تنها تفاوتی که با گویندگی های معمولی داشت.

محراب بیگی: اون زمان که روی ریل بود  کار سخت تر بود هی باید برداشت های مجدد می‌گرفتیم هی باید نوار بر میگشت عقب و قیچی می‌کردند.

رضوی: معطلی که داشت و زمان و وقتی که می‌برد خیلی تفاوت کرده و سرعت عمل خیلی بالا رفت.

آقای رضوی معتقدند که دوبلاژ و گویندگی جزو اون دسته از کارهایی هستند که هر آدمی به اون علاقه‌مند میشه، حتی اگه از قبل به اون علاقه ای نداشته باشه، از بچگی به حوزه هنر و خصوصا صدا و رادیو علاقمند بودند و همیشه گویندگی آقای مانی رو خیلی دوست داشتند، نمایش‌های رادیویی رو که گوش می‌کردند و در کنار جذابیت‌هایی که خود نمایش براشون ایجاد میکرد، شکل و فرم مقدمه گفتن و خداحافظی کردن آقای مانی هم براشون شنیدنی و جذاب بود. به همین خاطر به رادیو علاقه مند و از همه عواملی که در رادیو فعالیت میکردند، شناخت داشتند و دقیق میدونستند که برنامه‌های رادیویی، هرکدومشون چه ساعتی پخش میشه و اینجوری بود که تنها سرگرمی و تنها وسیله اطلاعات‌گیریشون در دوران کودکی و نوجوونی رادیو بود.

آقای رضوی در مورد ابتدای حضورشون در رادیو نقل کردند که:  آذرماه سال 1347 بود که اولین کار رادیوییم رو انجام دادم و بابتش حقوق دریافت کردم. این شکل از کارها اگه با عشق و علاقه همراه نباشه بابتش مشکل پیش میاد. کار و عملی هم که با علاقمندی عجین شده باشه، کسالت و خستگی نداره و من همچنان نسبت به کار گویندگی علاقه‌ خیلی زیادی دارم.  با وجود اینکه هیچوقت فکر نمی‌کردم وارد این حرفه بشوم، چون رشته تحصیلی من چیز دیگه ای بود و قرار بود که مهندس معمار بشم، اما یه جاهایی در طول مسیر به مشکلاتی برخورد کردم و مجبور به ترک تحصیل شدم و بعد از وارد شدنم به دنیای رادیو آسه آسه توجه و علاقمندیم به این شغل بیشتر و بیشتر میشد.

 

 

(سوال مصاحبه شونده- محراب بیگی در رابطه با اون دوتا خاطره برای کمک به خیریه و دانشجوها ؟

آقای رضوی- من کاری که انجام میدم راستش می خوام به نحو احسنت باشه به همین خاطر  هم وقت صرف می کنم هم دقت بیشتری دارم هم با علاقه مندی انجام میدم و این هم اون موضوع خیلیه که زمینش بود دست منو می بست و من از این کارا می کنم و میگم اینم زکات کار من باشه و دلیلی برای انجام ندانش ندارم به همین خاطر بود که این برنامه ها اتفاق افتاد و اون بچه های صمیمانه صمیمی بودند.

مقایسه منش آقای رضوی با تختی

آقای رضوی- من اونقدری که می تونستم از این عالم پول در بیارم در نیاوردم، و غالباً هم به همین ترتیب گذشته ،درآمد میتونست خیلی بیشتر از این حرف ها باشه، اما خیلی از کارها را رد می‌کردم و کارهایی که میشد پول خیلی زیادی ازش گرفت‌، چون تم یا  حال و هواش با من جور نبوده،  و کارهایی رو که پذیرفته بودم با همه وجودم انجام دادم.

(سوال مصاحبه شونده- محراب بیگی – بحث اقتصاد گویندگی و دوبلاژ نظرتون چیه؟

 من امیدوارم همه کسایی که در این زمینه کار می‌کنند گویندگی برای فیلم می کنند ای گویندگی براشون برای منبع درآمدشون نباشه،

یعنی منبع ثانویه ای باشه که قابل گذشت باشه، بتونی نادیده بگیری بتونی مجانی انجام بدی، خیلی به اون نیاز نداشته باشی و من خوشبختانه چون به کارهای دیگری مشغول بودم و درآمدهای خوبی ازشون داشتم خیلی به درآمد این بخش کار توجه نداشتم و برای همین خیلی از کارها را نکردم و خیلی از کارهایی رو که انجام دادم سعی کردم با دل و جون بکنم.

آقای بهروز رضوی از قبل از انقلاب تا به امروز در کنار کار رادیو و گویندگی در عرصه تصویر هم خوش درخشیدند  و در فیلم هایی چون هرجایی محصول سال (۱۳۵۳)، محموله (۱۳۶۶)، ردپایی بر شن (۱۳۶۶)، جستجوگر (۱۳۶۸)، آب را گل نکنید (۱۳۶۸)، یک بار برای همیشه (۱۳۷۰)، شانس زندگی (۱۳۷۰)، دادستان (۱۳۷۰)، شعله‌های خشم (۱۳۷۱)، آبادانی‌ها (۱۳۷۱)، نجات‌یافتگان (۱۳۷۴)، هنرنمایی کردند ایشون معتقدند که رادیو وسیله و رسانه‌ای که عمومیت بالایی داره و به عبارتی رسانهِ گرمیه. شنونده های ما، روی برنامه‌های رادیویی تفکر و تأمل زیادی دارند. مخاطبان در زمان گوش دادن به رادیو ذهن اکتیو و فعال تری دارند، چون حداقل برای تجسم و تصور چهره گوینده‌ای که صداش رو میشنوند یا مثلا، تجسم صحنه‌هایی که گوینده در رابطه با  اونها صحبت می‌کنه. به همین دلیل یک متن مناسب و خوب کافیه تا یه برنامه خوب رو روی آنتن شبکه‌های رادیویی ببره. اما در تلویزیون حاشیه های زیادتری مثل دکور، صحنه، گریم، لباس، سر و شکل و چهره گوینده وجود داره. در تلویزیون بیننده فقط با صدا سر و کار نداره و شاید مواردی مثل صدا اولویت اصلی خودشون رو از دست میدند. ممکنه یک گوینده با چهره خیلی خوب و آرایش درست و مناسب بتونه در تلویزیون توجه مخاطب رو جلب کنه و حتماً یک دکور مورد قبول و یک رنگ‌آمیزی خیلی خوب هم به برنامه کمک میکنه؛ اما رادیو خیلی ساده‌تر از این برگزار می‌شه، یک متن خوب و صدای قابل‌قبول و مناسب، برنامه رو نجات میده و می‌تونیم اون برنامه رو یک برنامه خوب رادیو بنامیم.

به گفته ایشون، مردم در مکان های عمومی خیلی برخورد مهربانانه‌ ای دارند، و بهترین پاداشت و دستمزد و اتفاق برای هنرمند همین برخورد مردمه. چون همه شاید بدونند که در رادیو دستمزد آنچنانی نمیدند که برای گوینده شرایط خاصی رقم بخوره. اگه کارهای جنبی رادیو نبود، زندگی ما گوینده های رادیو‌ اداره نمیشد، اما این آشنایی‌ها و برخوردهای دوستداران رادیو با من، مشوق اول و آخر منه.

 

(سوال مصاحبه شونده- محراب بیگی)

 من میدونم که شما تعداد زیادی فیلم بازی کردید از قبل از انقلاب،  از اون فیلم هاتون تعریف کنید، حالا به غیر از حوزه گویندگی، در عرصه تلویزیون و سینما و کار مجری گری و اجرا داشتید و  در برنامه تلویزیون اجرا داشتید از اون ها یکم تعریف می کنید؟

آقای رضوی

 برنامه های تلویزیون اصلا علتش که شروع شد، همین بود که آقای نادرپور، وقتی در اجرای برنامه تلویزیون  هم مشکلی داشتیم، پیشنهاد کرد که از  گوینده های رادیو تست بگیرند برای تصویر ببینند کدوم مناسب تر هستند که من قبول شدم و برنامه هایی که ایرج گرگین، چون خیلی حق به گردن ما داشتند در عالم کار، و خصوصاً اینکه من یک نیم نگاهی به سبک و سیاق ایشون داشتم، و از نوع گویندگی ایشون خوشم میومد، این بود که انگار این توجه، یکی از سردمدار های گویندگی در عالم اجرا آقای ایرج گرگین بود که سبک و سیاق بسیار خوبی هم داشت و من هم به تبعیت از اون کار گویندگی در تصویر رو شروع کردم و ادامه دادم‌، و خب رفته رفته، آدم خودش یواش یواش یه تغییراتی میکنه یه سبک شاید پیدا میکنه، این اتفاق افتاد ولی در ابتدا نیم نگاهی به کار ایشان و اجرای ایشان داشتم، و ایشون یه برنامه‌ای داشت به اسم ادبیات ایران، دست اندرکاران ادبی و این برنامه آغازین که من شروع کردم برنامه ای بود درباره پروین اعتصامی، و از اون به بعد هم دیگه ادامه  پیدا کرد شاعران دیگه شخصیت های دیگه، و موضوع هایده دیگه اصلاً ولی شروعش از اینجا بود، سرکار خانم پروین اعتصامی شروع کردم.

 فیلم های سینمایی خاستگاه همه جوان های آن روزگار تئاتر بود و بازیگری و وقتی پا به عرصه میزاشتی، خب، اگه مناسب با نقشی بودیم  و اگه مناسبتی داشت با چهرمون یا انداممون یا زبان بدنمون،  با یک شخصیت و کاراکتر، دعوت می‌شدیم به کار، در حال تست ای هم داده میشود، کارو انجام می دادیم، که به هر حال در حد قابل قبولی بود، که ادامه پیدا کرد، پیش از انقلاب من دوتا فیلم بازی کردن، یکی  فیلمی بود که آقای خسرو حریر تاج ساخت، اولین فیلم خسرو حریر تاچ، در این فیلم چند سکانسی بازی کردم، بعد فیلم هرجایی بود که آقای ژورک ساخت، و توی اون فیلم نقش عمده را بازی کردم، چون با ژورک دوست بودم و همین باعث می شد که کارایی ضبطبم رو اونجا معمولاً میذاشتم و اونجا انجام میدادم، و اکثر نریشن فیلم هایی که برنامه آینده و تیزر هایی که گفته میشد من میگفتم و شروع کارم در آنجا بیشتر اینها بود.

آقای رضوی، جزو اون دسته از گویندگانی هستند که به جنس صدای واقعی و رئال که برخواسته از حس و حال خود متن باشه، اعتقاد خیلی زیادی دارند، و از هیجان های زیادی و بی دلیل و بازی کردن بی جهت با صدا و اجراهای اگزجره و گل درشت تا به امروز پرهیز کردند و به شدت طرفدار گویندگی طبیعی و واقعی هستند. اگه مستند ها و گویندگی های گوناگون ایشون رو در زمینه های مختلف از گویندگی مستند با موضوع طبیعت و دفاع مقدس گرفته تا گویندگی دکلمه های شعر دیده و شنیده باشید، متوجه این موضوع که ایشون حس و صداشون متکی به موضوع و متن هست و هیچ اضافه کاری و غلوی در صداشون ندارند میشید.

صدای ایشون رو تا به امروز روی تیزرهای بازرگانی و خصوصا فیلم های سینمایی قبل تا بعد از انقلاب، زیاد شنیدیدم و آنونس های زیادی با صدای مطمئن و منسجم ایشون ماندگار شدند و در آینده هم قطعا ماندگار خواهند .

(سوال مصاحبه شونده- محراب بیگی – اولین تیزر تبلیغاتی که گفتین  خاطرتون  میاد؟

رضوی- من راستش بیشتر همون فیلم های سینمایی بود، یه مجموعه فیلمی بود که دوبله میشد و آقایی که استودیو داشتند  با نظر ایشون فیلم ها دوبله میشد. فیلم‌ها و سریال‌های میساختند که من این چیزها رو میگفتم. ببینید وقتی که راجع به کتاب صحبت می‌کردیم، کتاب چیزی نبود که خیلی احتیاج به تبلیغ و پروپاگاندا اونطوری داشته باشه، سعی کردیم به صورت  طبیعی و راحتش در موردش صحبت کنیم. ولی وقتی معرفی فیلم یا کالا بود، من کالا خیلی کم گفتم به خاطر همین یادم نمیاد که گفته باشم خیلی.  اینکه  به نسبت وضع و وزن سوژه صحبت می کردیم و گفتگو می کردیم. من البته از همان آغاز هم از این اگزجره ها و توپ و تشر های گویندگی خیلی دوست نداشتم و ازش فرار میکردم. و سعی کردم لحن طبیعی و راحتی داشته باشم. چون معتقدم بعضی از این لحن ها،  لحن های حراجی هست و قابل اعتماد نیست وقتی اینجوری حرف میزنی شنونده باور نمیکنه، هرچی طبیعی تر باشه طبیعت باشه، قابل قبول تر برای شنونده ها، و سعی من بر این بود که تا میشه طبیعی و بدون هارت و پورت گویندگی کنم.

از بین آثار آقای رضوی، یکی از مهم ترین و تاثیر گذارترین کارهای ایشون، مستند ایران ساخته حمید مجتهدیه که در اون  به معرفی آثار تاریخی، ملی و مذهبی ایران پرداخته شده تا افراد علاقه مند به تاریخ این سرزمین رو با فرهنگ و مناسبات این کشور آشنا کنه . تصویربرداری هوایی درخشان و بی بدیل این مجموعه اون رو از مستندهای مشابه متمایز کرده.

 بین کارهام مجموعه مستند ایران را خیلی دوست دارم، مستند ایران حال خیلی خوبی رو به شنونده می ده، خدا حفظش کنه آقای حمید مجتهدی، با علاقه و وسواس عجیبی خودش فیلم برداری می کرد، که یکی از موارد خیلی مهم اون مستند فیلمبرداری درخشان حمید مجتهدیه،  چون سالیان سال در سینما هم فیلم برداری کرده بود و آشنا  بوت با فیلمبرداری، اصلاً ۹۰ درصد بار مستند روی فیلمبرداری هست. مجموعه خیلی مجموعه مورد علاقه منه، با وجود اینکه ۲۵ شش سال از عمرش میگذره اما هنوز به پایان نرسیده، منتها آقای مجتهدی یه ذره کسالت داشت یه دوره ای و کار تعطیل شد، ولی انشالله که ادامه پیدا خواهد کرد.

آقای رضوی منهای کار مستند، کار دوبله رو هم انجام دادند و میزان ظراقتی که در کارهای مستندشون در نظر گرفتند رو هم در کار دوبله پیاده کردند. اصولا جنس صدای آقای رضوی به جهت اُبهت و قدرت و حجم بالایی که داره، به شخصیت های قوی و حماسی نزدیک تره و کاراکترهای تاریخی رو میطلبه. اما به دلیل انعطافی که صداشون داره، از پس شخصیت های متفاوتی برمیاند، اما با تمام این تفاسیر چیزی که خیلی برای آقای رضوی مهمه در خدمت متن و شخصیت بودنه و اصول اول کاری ایشون روی گویندگی بدون اغراق و گل درشتی بنا شده. و تفاوتی که تا به امروز بین کار گویندگی و دوبله قائل شدند، ایشون رو به یکی از گوینده های سرشناس، پر طرفدار و مستعد بدل کرده0

(سوال مصاحبه شونده- محراب بیگی. شما با توجه به اینکه کار گویندگی را انجام دادید، تفاوت دوبله با گویندگی چیه؟

 آقای رضوی – خب خیلی فرق داره و تنها وجه مشترکشون میکروفون، ولی خب وقتی یه نقشی رو قرار آدم دادم بگه، یا یه گفتاره آزاد رو میخواد بگه در تعریف یک فیلم یا تبلیغ یک فیلم طبیعتاً  فرق داره، تو دوبله باید کلی طبیعی تر و راحت تر و اینا باشه در کار تیزر و تبلیغات لحن یک مقدار فرق میکنه جدیدتر میشه  مستعمل تر میشه.

(سوال مصاحبه شونده- محراب بیگی- شده فیلم رو در خانه دارید نگاه میکنید دوبله فیلم سینمایی و بعد بگید من اگه این کار رو میکردم بهتر بود و بگید ای کاش من اینکار دوبله میکردم؟

آقای رضوی- شده که هوس کردم که ای کاش  من این کارو می کردم، اما نه به خاطر اینکه این کاری که کاری که داشته میشده کار بدی بوده ، به خاطر اینکه موضوع و تم مورد علاقه من بوده و من دوست داشتم سهمی درون داشته باشم.

(سوال مصاحبه شونده- محراب بیگی-  خب چه فیلمی در خاطرتون میاد؟

 یک مجموعه ای بود مرحوم لطیف پور مستند بود که آقای لطیفی پور میگفتند و من خیلی اون رو از جنس خودم میدیدم و خیلی دلم می‌خواست این گویندگی بکنم، البته پاداد و خیلی از فیلم‌های مستندی که من گفتم نزدیک به اون مستند بودند، علت ای فروغ گرگین خیلی سمت استادی دارند برای من،  در غیاب خودشون البته،

(سوال مصاحبه شونده-محراب بیگی- چه توصیه ای برای کسایی که میخوان وارد این عرصه بشند دارید؟

 آقای رضوی- اصلاً عجله نداشته باشند و مراجعه بکنند به مدیران دوبلاژ و کسی که در این عرصه هستند که بتونه از اول هدایتشان بکنه ولی خیلی صبور باشند گویندگی اگه بخواد جوابگو باشه در دراز مدت اتفاق میوفته سالهای اول خیلی بار مالی خوبی نداره و خیلی تعیین کننده نیست

(سوال مصاحبه شونده-محراب بیگی- تاثیر اینترنت و فضای مجازی زیاد و این همه فیلم که توی فضای مجازی که چه تولیدی ها تولید می کنند و چه تو فضای مجازی انجام میشه چه تاثیر روی گوینده گذاشته؟

آقای رضوی- قضیه از این جهت هست که خیلی در دسترسه و زود جواب میده خوبه ولی از یه جهت دیگه اینکه باید این کار را با دقت انجام بدهند سخته این عالم یه عالم بی انتهای که هیچ کس نمیتونه تو شبه من رسیدم به بالاترین قله و ته خط باید رفت تا وقتی که این کار و این جریان ادامه داره نمیشه بگی من بهترینم، ممکن تصادفاً کمک کنه یه کاری خوب از آب در بیاد ولی این نیست که تمام و کمال بتونه انجام بشه.

(سوال مصاحبه شونده-محراب بیگی با توجه به این رشد تکنولوژی این احتمال خیلی زیاد وجود داره که اپلیکیشن و نرم افزار و سخت افزارهایی که بخشی از صدای گوینده رو بگیره و بتونه شبیه اون رو تولید کنه با این اتفاق اگر پیش بریم آینده دوبلاژ و گویندگی را چه جوری ارزیابی می کنید؟

 آقای رضوی-  احساس می کنم که لطمه به اینکار نخواهد زد و اتفاقاً این کار رو تثبیت میکنه اون صمحراب بیگی که باهوش مصنوعی تدارک دیده میشه طبیعی ایران داره یه جدول بندی چه فرمی رو میزارن جلوی اون صدا و گفتارهای رو میگن و مطابق با اون صدای اول این صدا کجا صمحراب بیگی که من با همه حس و حالم که در من تاثیراتی میزاره و از فیلتر من رد میشه کجا، بر اساس ازدیاد کار ناچار بشیم که از این روش هم استفاده کنیم ولی این روش ها آن تک بودنش خوبه یگانه بودنش خوب و بهش کمک میکنه که مورد توجه واقع بشه اگه بخواهیم به این راحتی و آسانی با یه جابجایی یه فیش و دوشاخه و پریز و اینها صدارو تبدیل کنیم به یه صدای دیگه یا بر اساس این صدای متنی رو بخونیم حالا نمی دونم مباحث چه می کنند و چه جوری در میاد چیزی که من پیش بینی می کنم به نظرم یه خورده حالت تصمیم میگیره.

صدای آقای بهروز رضوی، برای تمام مردم ایران حال و هوای تاریخی و در عین حال زنده بودن داره. صمحراب بیگی که در تمامی این سالها روی هر اثری از دکلمه و تیزر و فیلم و سریال گرفته تا هر شکل از مستند، شگفتی مخاطب رو برانگیخته و اون اثر رو موندگار کرده. از بزرگترین و مهم ترین ویژگی های صدای آقای بهروز رضوی،  همراه شدن صدای ایشون با هر اثرییست ک بر روی اون گویندگی میکنه. صمحراب بیگی که به راحتی با اثر عجین میشه و مخاطب، هم زمان، هم با صدا و هم با تصویر به اون دنیا دیدنی و شنیدنی سفر میکنه.

(سوال مصاحبه شونده- کی  و چطوری به این سبک تون رسیدید وقتی که میشنوی میدونیم این صدا صدایه بهروز رضویه وقتی می شنوی میدونیم این صدا و طنین همیشه آشناس برای ما؟

آقای رضوی-اولن علتش اینه که من کارم رو با علاقه مندی انجام میدم و کارم رو وقتی شروع کردم کاملا  علاقه مندان بود.  و خیلی دلم میخواست که به خوبی از عهده اش بر بیام  و جای هیچ حرفی نباشه، به این خاطر خیلی وسواس داشتم از همان آغاز از همون اول که خیلی گل درشت و اگزجره نباشه و خیلی تو ذوق نزنه. و صدا به اندازه طبیعی خودش باشه. منوچهر والی زاده که شاید اولین مشوق من بود زمانی که من شروع به کار کردم و اولین کارم رو داشتم تو استودیو ضبط میکردم خیلی دوستانه و مشوقانه من رو تشویق کرد و به من خوش آمد گفت، و از این طبع بی ریا و ساده و سازگار اون خیلی خوشم اومد و الحمدالله دوستی و رفاقتمون ادامه داره و من هم همچنین سمت شاگردی اون رو دارم.

(سوال مصاحبه شونده- اگه بخوای یه جمله آقای والی زاده بگید چی میگید

آقای رضوی- منوچهر جان اون چیزی رو که در گویندگی دارم مقدار زیادیش رو مدیون توام، چه با حضور تو و چه بی حضور تو.  به هر حال بر من ببخش و بر من روا بدار.

آقای رضوی دارنده مدرک درجه یک هنری کشور با صمحراب بیگی قدرتمند، مهربان و دل پذیر پنجاه و خورده ای ساله که بی ادعا و متواضع، بامنش و رفتار منحصر به فرد وگرم و افتاده، میزبان گوش مردم و میهمان بی توقع اما با دقت و وسواسِ استودیوهای ایرانه. گوینده ای که همیشه براش خود اثر از دستمزد و بار مالی داستان مهم تر بوده و صمحراب بیگی که قرار بود شنونده و مخاطب رادیو و تلویزیون و سینما رو با خودش همراه کنه در الویت .

شاید ماندگاری آثاری که تا به امروز آقای رضوی انجام دادند از تعداد خود آثار بیشتر باشه و دلیل این پر رنگ بودن و ماندگار بودنِ صدای ایشون، دلی انجام دادن و ذوق و قریحه و لذتی باشه که این کار از ابتدا تا همین امروز براشون به وجود اورده. صدای ایشون بیشتر بیانگر حقیقت و واقعیت هاییه که لحنشون با احساس واقعی ای که از درونشون شعله میکشه، روی این واقعیت ها صحه میذاره و مخاطب رو از چیزی که میبنه و میشنوه مطمئن تر میکنه. گوینده ای که شاید هر خواننده ای آرزو داشته باشه که دکلمه آلبوم موسیقیش مزین به صدای ایشون باشه و شاید هر مستند سازی همیشه توی دلش خواسته که صدای ایشون به اثرشون اعتبار بیشتری ببخشه. آقای بهروز رضوی گوینده و بازیگر و دوبلور با سابقه ایرانی در تمام این سالها ذات و جوهره این کار براشون از همه چیز حائزاهمیت تر بود و هیچ وقت کیفیت رو با هیچ چیز در این عرصه تاخت نزدند.

 

امتیاز دهی به این مطلب